در مورد مطالعه ء رمان

در برنامه های  آموزشی که انگیزه شی هم هستند معمولا یکی از توصیه هاشان اینست که کتاب  بخوانید وبه نظر من اگر می خواهید کتاب داستان یا رمان بخوانید به جای آن یک فیلم خوب تماشا کنید، هر چند گروهی از نویسندگان مخالف این نظر را دارند ولی کتاب های داستان ورمان سرشار از صحنه های توصیفی است که در یک فیلم خوب همهء آنها به خوبی دیده می شوند ولی خوانندهء کتابهای رمان و داستانی از درک   این  صحنه های آن  معمولا عاجزند.

توضیحی برای یک حدیث

در روایتی از امام جعفر صادق آمده که شخصی از تفسیر این آیه پرسید که؛اکثر آنها ایمان نمی آورند مگر اینکه مشرکند،آن حضرت فرمود این آیه شامل تمام کسانی می شود که در مصیبتی گرفتار می شوند وکسی به آنها کمک می کند وآنها می گویند اگر این شخص کمک کننده نبود هلاک می شدم.ما می دانیم در برابر هر صفت نیک دو صفت  شر در بعد افراط وتفریط آن وجود دارد،آنچه که پیشتر گذشت در مورد افراط  بود اما تفریط این موضوع اینست که هر کس خیری به آدمی می رساند را به دلیل همین روایت بالا   که باید نظرت فقط متوجه خدا باشد کفران نعمت کنیم واز خوبی ای که به ما کرده تشکر نکنیم.در تمثیل زیر داستانی نقل می شود که موضوع بهتر درک شود؛

شهری دچار سیل گردید ،شخصی در حال غرق شدن بود وکمک های پیاپی را به سبب اینکه نجات را فقط باید از خدا خواست رد می کرد تا اینکه مردو پس از مرگ از پروردگار پرسید چرا به من توجه نکردی ونجاتم ندادی ،باریتعالی فرمود؛اون کمکها را پس چه کسی برایت فرستاد مگر کسی غیر از من؟! البته هنوز قیامت نشده تا به اعمال انسانی  پاداش داده شود ولی این حکایت  عاری از حقیقت هم  نیست.

پیام مهندس بازرگان برای محمد رضا شاه

ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما برخورد می کنیم.(بر گرفته از گوگل)

پاره ای ازمتن پیام گورباچف به امام خمینی

می خواستم به استحضارتان برسانم که مسئلهء آزادی انتخاب در دستور روز زندگی بین المللی کنونی نیز هست.ما برای خود سوءالی داریم چرا که باید راه برای ادامه رهگذر پیدا کنیم،آیا این راه ما راه کهنه ودگماتیک است یا راه جدیدو انقلابی؟انتخاب ما به نفع راه دوم است.(برگرفته از گوگل).

دلیل دو سخن کاملا متفاوت از علی علیه السلام در نهج البلاغه

سخن اول از او اینست؛مانند شتر دو ساله باش که نه پشتی برای بار کشیدن دارد ونه سینه ای برای دوشیدن وسخن دوم اینست ؛اوقاتت را سه قسمت کن اول عبادت ودوم کار و سوم استراحت وتفریح که دوتای اول بر سومی استوار است و در نظر خواننده می تواند این امر ایجاد مشکل کند،ولی یک سخن سومی هم هست که کلید فهم درست عبارتهای ذکر شده در قبل می باشد وآن اینست که؛دو نوع حاکم برای حکومت وجود دارد اول حاکم عادل و دوم حاکم ستمکار و در نتیجه هردو را پیروانی هست وپیروان هر یک در حکومت آن دیگری خوار وذلیل هستند،بادانستن این موضوع می توان پی برد که سخن اول در مورد بسر بردن در حکومت حاکم جائر وستمکار می باشد وسخن دوم در مورد به سر بردن در حکمت امام عادل می باشد.