بررسی یک روایت دیگر از معصومین

در روایت از معصومین است که می فرمایند؛دوست داشتن نادان باعث دردسر وگرفتاری است،این روایت صحیح است چرا که اگر شخص کم فهم ویا نادان را به مانند کودکی فرض کنیم چگونه است آزاد گذاشتن او ،واضح است که در این صورت کلی خسران ایجاد میکند برای خود ودیگران که دراینصورت باید اورا نجات داد که این معنا ومفهومی است که از این روایت میتوان  فهمید.به عنوان مثال از این کودکان بزرگنما  را می توان در زندانها  یافت یا در بیمارستانهای امدادی.

یک روایت از اصول کا فی

در اصول کا فی روایتی است به این مضمون که امام معصوم به هر علمی که بخواهد دست می یابد.این روایت درست است به این دلیل که پروردگار علیم (دانا به تمام امور)است ودر قرآن آمده ان الله بصیر بالعباد(یعنی پروردگار آگاه است از امور مربوط به بندگانش) با توجه به این دو مطلب عنوان شده جای شک نیست که پروردگار بهترین  خلقش را از هر آنچه که از او بخواهد آگاه می گرداند.در نمونه ء مادی  این امر میتوان به خاطر آوردن اطلاعات فراموش شده را مثال زد اما پر واضح است که در مثال هیچ جای منا قشه نیست.

حکمت سورهء قدر به عنوان دلیل صدق شیعهءاثنی عشر

در اصول کا فی از امام معصوم در برابر سوال پیروانشان که از ایشان می خواستند دلیلی از قرآن کریم برای اما متشان بیان کنند تا در برابر اهل سنت آنرا اقامه کنند امام معصوم  فرمودند سورهء قدر بخوانید اما حکمت بیان این موضوع از زبان امام معصوم بیان این مطلب بوده که اگر شما راست می گویید باید عالمترین خلق به قرآن  بوده وبا  عدالتی که از عالمترین خلق انتظار می رود باید بتوانید مشکلات امروز و فردای جهان اسلام را حل کنید نه اینکه مشکلات و مسایل حل نشده با قی باشد واز کنار آن بگذرید، آیا جای سوءال نیست که مسلمینی که ادعای کامل بودن قرآن برای حل مسایل بشر را دارند خود در حل مسایل خود درمانده اند،اینجاست که حکمت وجودی امام معصوم نمایان می شود.به عبارت بهتر امام معصوم طلب همآورد برای علومی که تنها پیش ایشان به عنوان حجت الهی است ،نموده اند.

عدالت مغایر با دلرحم بودن نیست

در نهج البلاغه اینطور آمده که گروهی به دنبال علی علیه السلام افتاده بودند حضرت در حالی که اشک هایش روان بود دلیل این عمل را از آنها جویا شد گفتند ما شیعهء توییم حضرت پرسید پس چرا اشک هایتان روان نیست  وباز روایت مشهوری که از آن حضرت نقل شده وگویا مطلبی است که در ادامه می آید وآن اینست که اشعث بن قیس که فرد منا فقی بوده شبانه برای آن حضرت حلوا می آورد به امید اینکه رای آن حضرت را تغییر دهد و علی علیه السلام طبق بیا ناتی می گوید اگر هر آنچه زیر هفت آسمان است را به من دهند تا پر کاهی را از دهان موری به ستم بگیرم این کار را نمی کنم این امر.مارا رهنمون میسازد که شیعهء علی علیه السلام که باید همانند مولایش(عین ممکن نیست)عدالت داشته باشد در عین حال این عدالت از ترحم ودلرحمی است به گونه ای که اشک از چشمان شیعهء واقعی ریزان است.

حکمت انتظار در ادیان الهی

اکثریت مردم بنا به طبع انسانی خود و فطرتشان نه قصد ظلم به دیگران را دارند ونه دوست دارند در مقام مظلوم به حقوقشان تجاوز و تعدی شودو چنانچه هر کس به قدر توانایی اش مسوول است یا به عبارتی کلهم راعا وکلهم مسوول در  ادیان الهی از این دسته از مردم خواسته شده در حد توان به وحی عمل کنند البته با امید ظهور منجی بشریت.به این ترتیب هم عمل از پیروان ساقط نگردیده وهم چشم انداز روشنی برای آینده برای آنها متصور است.