محدود نبودن اعتقاد به دین مبین اسلام

گروه زیادی ازمردم بر این باورند که اسلام چون از سرزمین خاورمیانه بر خاسته و خاستگاه ادیان ابراهیمی همین منطقه است بنابر این در جایی دیگر از کرهء خاکی محلی از اعراب ندارد وحرفش خریدار ندارد،در حالی که پیام پیامبرش اینست که هیچ قومی بر قوم دیگر برتری ندارد و تنها در پیش پروردگار برترین انسانها با تقوی ترین آنهاست ودر جایی از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام نقل شده که از ایشان می پرسند که چرا طراوت وشادی ای که در قرآن است(یعنی با خواندن آن انسان به وجد می آید) همیشگی است حضرت می فرماید؛زیرا قرآن برای ملتی خاص نیامده بلکه برای همهءملتها ودر نتیجه برای همهء اعصار است. وحتی بارها در قرآن آمده که از گذشتگان خود پیروی نکنید چرا که شاید آنها گمراه بوده باشند،به عنوان مثال آیهء77 سورهءمائده که میگوید؛واز هوسهای جمعیتی که پیشتر از این گمراه شدند ودیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند پیروی نکنید و  الاماشاء الله که در قرآن  بسیار آمده که مثلا محمد اسوه حسنه ای است برای پیروی شما  واینکه بدکرداران را پیروی نکنید با وصف کاملی از صفات وبراهین آنها وهمچنین گفته هایشان،سخن آخر اینکه تلقی هرگونه محدودیت برای دین اسلام از دخیل بودن نقش جغرافیا ویا دین آباد و اجدادی بودن آن ویا هر عامل دیگری از جمله عربی یا فارس بودن وغیره دسته بندی هایی است که انسانهایی به مانند خود ما انجام داده اند ومغایر با اصل توحید ودر موارد مشابه با سایر ارکان دین و مذهب ما دارد.

علی با یا بدون قداست

در سخن غیر مسلمانان  منتقد اسلام و خصوصا حضرت علی علیه السلام این سخن به وفور پیداست که محمد (ص) وعلی هم مانند ما انسان بوده اند واین قداست که در دین اسلام به آنها داده می شود برای اینست که روی خطا های آنها پوششی باشد ،در حالی که علی علیه السلام در نهج البلاغه ازاو نقل می شود که من دوست دارم هر عملی که انجام می دهم از من دلیلش را بپرسید ،چرا که پشت هر عمل من عقلانیت است و در نهایت در جایی میگوید ؛من خودم رابالاتر از آن نمی دانم که چون انسانم خطا کرده باشم.بنابر این قداست او تاءیید شدهء پروردگار است حال باید دید آنهایی که غلو می کنند خطایشان را باید به پای علی علیه السلام گذاشت؟!مسلما خیر ودر مورد این دسته افراد است که او از شخصی که از جامعه  به سوی او آمده بود پرسید مردم را در امر ما چگونه یافتی؟او می گوید یک عده دشمن تو وناسزا گویت هستند وگروهی در مورد تو حد وسط را رعایت میکنند و گروهی هم مقام تورا بسیار از آنچه که هستی بالا برده ومدحت می کنند،علی علیه السلام به او می فرماید آخر آنها بر می گردد به او ل آنها وشیعهء من همان کسانی هستند که حد وسط را در موردمن رعایت میکنند(نهج البلاغه).

نگاهی به آزادی در اسلام

متفکرین غیر مسلمان  بر مسلمین خرده می گیرند که در اسلام آزادی نیست در حالیکه وقتی به بحث شهروند جهان وطنی  میرسیم باید قبول کنیم که به همه این امتیاز داده نمی شود،بنابر این ما دوگروه عمده داریم یکی برخوردار از امتیاز شهروندی وگروهی فاقد آن،حال باید پرسید تکلیف فاقدین امتیاز شهروندی چیست؟! قطعا محرومیت از تمام نعماتی که به شهروندان میرسد،حال  گروه کثیری از مردم را خواهیم داشت فاقد توان لازم برای برطرف کردن حوائج انسانی شان ودرنهایت تحت سیطرهء گروه برخوردار واین همان نظام برده داری وبرده شدن است،حال بنگریم  صدر اسلام را عرب بادیه نشین شمشیر میزد ومیگفت اگر پیروز شوم برخوردار می گردم واگر شهید شوم به بهشت میروم وتازه چیزی هم در هر دو صورت برای از دست دادن ندارم.به عنوان مثال اگر این بحث را بخواهم جمع کنم باید دید چرا وضعیت ازدواج اینقدر خراب است وچرا آمار ازدواج نکرده های این مملکت که به سن ازدواج رسیده اند وآن را هم رد کرده اند ونمیتوانند ازدواج کنند سر به میلیونها نفر می رسد وباید دید چرا در انتخاب رشته های دانشگاهی وبالاتر چرا جوانان مجبور میشوند رشته ای را برخلاف علاقهء خود وفقط صرف ملاک جذب در بازار کار دنبال کنند،بنابر این آن عرب باده نشین مسلمان  آزاد تر بوده از فاقدین امتیاز شهروندی جهان وطنی.

شرحی بر یک نقطهءکور

عده ای میگویند گیریم که علی علیه السلام بیت المال را مساوی بین مردم امتش تقسیم میکرد ولی اصل بیت المال از کجا آمده بود آیا نه اینکه از قبل همین مردم بدست آمده بود،ولی  با توجه به این که در نهج البلاغه از ایشان مروی است که اگر اینگونه بود که ثروتمندان حق فقرا را ازمالشان می پرداختند دیگر در جامعه اسلامی فقیری یافت نمیشد ویا در جای دیگری از نهج البلاغه آمده که آن حضرت میفرماید؛اگر پروردگار عالمیان از عالم تعهد نگرفته بود که به سیری ظالم و گرسنگی مظلوم راضی نشود افسار شتر خلافت را بر دوشش می انداختم و آن را رها میکردم،با این توضیحات که بیان شد میفهمیم که کار حضرتش برمبنای صحیحی صورت گرفته است وچه زیبا ضرب المثل فارسی  بیان می کند که؛چه خوب است دست بسیار چه در خوردن وچه کار.

توضیحی بریک دعا

مدتها پیش معنی دعایی را خواندم بدین مضمون،پروردگارا مارابه آزمایشهایی که امت های پیشین را آزمایش کرده ای،آزمایش نکن.واین برایم معنایش نامفهوم بود تا اینکه فهمیدم که این فرد یا افراد گوینده از خداوند طلب میکنند که آنها را به گرفتاریهای امت های پیشین گرفتار نکند.