دلیل یک روایت معروف از حضرت رسول اکرم(ص)

بسیار این سخن رسول اکرم  ذکر گردیده وندانستیم که چرا آن حضرت این قدر تا کید داشته که پس از نقل حدیث به حکمت آن می پردازیم.روایت اینست؛برای دیگران بپسند آنچه برای خود می پسندی وبرای دیگران مپسند آنچه برای خود نمی پسندی .این کلام بر میگردد به جهان بینی شخص که اگر الهی باشد جهان را عاری از خالق تصور نمی نماید وروی سخن هم با ایشان است ،چرا که با وجود ناظر بیرونی که عادل وخالق تمام مخلوقات است ودر قرآن از اوبا عنوان لمرصاد(یعنی در کمین است)ذکر گردیده میتوان درک کرد که هر چه بادیگران کنی انگار با خود کنی و علی علیه السلام در نهج البلاغه اینطور این فرمایش رسول اکرم را کامل می کنند که میگویند:زمانی که ظالم ستمکار به عدالت الهی گرفتار می آید براو سخت تر است از زمانی که به مظلوم ظلم روا شده(که این هم  به واستهءشروع ظلم از طرف او به مظلوم است و هم به واسطهء مخالفت امر پروردگار).

بررسی یک واقعیت

اهل کلیسا ی مسیحی معتقدند که وحی در مقابل عقلانیت قرار دارد اگر دلیل قطع وحی راپس از پیامبر اکرم بنا به گفتهء دکتر علی شریعتی رسیدن انسان به مقام عقلانیت و رشد عقلانی او بدانیم ،لاجرا به این نظر آنها باید احترام گذاشته شود چرا که پی میبریم آن عقلانیتی که بشر ماقبل حضرت رسول اکرم بوده عقلانیت متعالی نبوده است.

نقش داشتن ظرفیت در طلب حاجات

منقول است  عده ای از مردم از یکی از امامان شیعه سوال کردند که اگر بد رفتاری و ظلم وستم خلفای جور سبب برخورداری بیشتر آنها از مواهب مادی گردیده ،آیا میتوانیم ما هم همان اعمال را انجام دهیم و همان نتایج را بگیریم که حضرتش آنها را از این امر منع کرد و گفت شدت بدی اعمال آنها به حدی است که هر کسی توانایی انجام آن را ندارد وسپس فرمود شما در پیشگاه پروردگار اگر بتوانید شکر همان نعمت هایی که به شما داده به جا آورید به صلاح  شما نزدیک تر است. ودر روایتی آمده که اگر 70 رکعت نماز مقبوله برای هر نعمتی که دارایید به جا آورید نتوانسته اید حق آن نعمت را به جا آورید.ودر جایی که علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید؛پروردگارا مرا از کسانی قرارده که نسبت به سایرین از خلقت مقام ومرتبهءبلندتری را در پیشگاه تو داشته باشم ونسبت به دیگران سهم بیشتری از رحمت ونعمتی که در پیش توست برخوردار باشم.همگی مبین اینست که برای برخورداری از مواهب دنیا هم ظرفیت لازم است به قول سعدی شیراز آب زمینی خورد که اوپست شد ، اگر به صفات مثلا صدر اعظم سلیمان نبی که بنا به قول پروردگار در قرآن به او سلطنتی عطا شد که مانند نداشته صفت زهد را در می یابیم و این همان است که علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید؛هر کس به آنچه از دنیا به او رسیده ومیرسد خوشحال نگردد وبه آنچه از مال دنیا از دست می دهد ناراحت نگردد گویی زهد را از دو طرف در میان دو انگشتش گرفته است.