دلیل یک گفتهء قرآن

دلیل اینکه قرآن می فرماید؛فالهمها فجورها وتقوی ها می تواند این باشد که پروردگار انسان را پس از رعایت تقوی الهی به فجور مبتلا میکند تا که به عجب و خودپسندی در عمل خیر مبتلا نشود و انجام همهء امور را از ناحیه ذات اقدس الله بداند وبه خود آید وبه همین منظور از صالحین یاد میکند که در هر عملی گویند؛هذه من فضل ربی یعنی این از فضل پروردگارم بر من است.بنابر این آیه توحید واعتقاد به آن ارجح است از پرداختن به عمل خیر وشر وچه خوش گفته علی علیه السلام که الاعمال بالنیات که هر عملی از خیر وشر بر میگردد به نیتی که بر ان مبنا عمل شده است وقبول ویا رد عمل بر میگردد به قبول یا رد نیت فرد انسانی که آن عمل را انجام داده است.

یک سوءال

چرا دین اسلام را ارتجایی به معنی بازگشتن به دوران صدر اسلام می دانند در حالی که گروهی هم میخواهند با برداشت نو وجدید مطابق عصر جدید به خود نو اندیش دینی  اطلاق کنند ،درحالی که اختر شناسان تنها با عکس هایی مربوط به میلیارد ها سال نوری قبل مشغولند در حالی که آن ستارگان ممکن است تا حال از بین رفته باشند و تنها نوری از آنها باقی مانده باشد که به چشم میرسد،وهرگز از کار خود پشیمان نیستند بلکه خود آنها وتمام بشریت به آنها به دیدهء احترام مینگرد وتلاش آنان را برای رسیدن به راز هستی ارج مینهد،درحالی که این راز هرچه باشد نه به انسانهای ماقبل ما ونه به انسانهای بعد از ما هیچگونه نگرشی وبینشی در مورد نسل انسان نمی دهد؟

پاسخی به دکتر سروش

ایشان در برنامهءنظری وگفتگوی نو اندیشی خود به این گفتهء حضرت علی اشاره دارند که در نهج البلاغه آمده صفات خداوند زائد بر وجود پروردگار نیست (بدین معنی که پروردگار به طور حصولی به مانند انسان آنرا کسب نکرده است)واز این به این رسیده اند که پروردگار هیچ صفتی ندارد در حالی که اگر ایشان به مطلب دقیق می پرداختند می دیدند که در همانجا علی علیه السلام می فرماید بلکه صفات ایشان (منظور پروردگار است)عین  ذاتش است بنابراین دکتر سروش در تفسیر وتدبین  مبتنی بر نبود صفت برای پروردگار کلا راه رابه خطا رفته است .

موضوعی خاص دربارهء دعا برگرفته در سخن علی علیه السلام

آن حضرت می فرماید،گاهی به مانند دو شتر نر به هم می پیچیدیم ویا شهید میشدیم یا کفار را میکشتیم(درجنگ با اعراب کافر) تا اینکه صدق نیت ما به شهود حق رسید و ظفر را شامل حال ما کرد.قبلا گفتم که در جواب کسانی که مدعی هستند خوب این همه تلاش برای پروردگار بوده واو ظفر مسلمین را موجب شده کاری نکرده گفتم کاری کرده  چرا که اگر مسلمین در این امتحان الهی قبول نمیشدند خود بی حاصل بودن عملشان را به منصحهء ظهور گذاشته بودند،ولی در اینجا میخواهم این استدلال را نفی کنم که همه علی نمی شوند ویا صبر ما به این مراحل  قد نمیدهد بلکه این مطلب به ما می آموزد تا حد اعلا ئی که ممکن است  نا امیدی به ما روی آورد  امیدوار بوده ولازم هم نیست که حتما سختی بکشیم تا دعایمان مستجاب شود بلکه همانطور که قرآن میگوید انظروا در حین به سختی افتادن است که شامل نگاه لطف پروردگار میشویم وبه برآورده شدن خواسته هایمان می رسیم.