یکی از راههای شناخت پروردگار

از حضرت علی علیه السلام نقل شده (در نهج البلاغه) که؛من خدا را از تغییر راءیها شناختم.این موضوع برای خوانندهء این عبارات نا مفهوم است ومعنایی را نمی تواند به خواننده منتقل کند،اما منظور آن حضرت این بوده که در معاشرت با افراد گاه در مورد یک فرد افکار متفاوتی وجود دارد و لاجرا برخورد های متفاوتی صورت می گیرد به این معنی که وقتی از برخورد یک فردراضی هستیم در مورد او نوعی فکر می کنیم ووقتی از برخورد دیگری با خودمان راضی نیستیم نوعی دیگر فکر می کنیم واین تنها در بارهء غیر معصوم حکم می کند چرا که در مورد حتی یک خطا آن حضرت ازخوارج پیروی نکرد ودیدیم که خوارج گفتند توبه کن از حکمیت وامام علی فرمود؛من کاری نکردم که مستوجب توبه باشد بلکه آنهم به خاطرفشار شما بود که این امر صورت گرفت.وازحضرت امیر اینگونه عنوان شده که من هنگامی که حق وباطل با هم مخلوط شده وامور مشتبه می شوند امر حق را می توانم تشخیص دهم واین امر راهم از حضرت رسول اکرم به ارث برده ام.

فقیر وثروتمند در دنیا وآخرت

اگر در مورد فقر وثروت  در قرآن  در گوگل جستجو کنید به احادیثی برخورد می کنید که برخورداری در دنیا را به کاستی در آخرت  مرتبط می دانند(خصوصا از پیامبر وحضرت علی علیه السلام)واین کاملا درست است چراکه در نهج البلاغه نقل شده که  دنیا وآخرت مثل خاور وباختر زمین میمانند که به هر طرف روی کنی وپیش روی از طرف دیگر به همان اندازه دور خواهی  شد،این را بیان کردم برای اینکه احادیثی وجود دارند که متضاد یا دروغی هستند که به معصومین نسبت داده شده است  وچون راستی ونادرستی آن معلوم نیست شنونده ویا خواننده را دچار بدگمانی نسبت به چهارده معصوم می کند .وخود ما در ادبیات فارسی هم ضرب المثلی داریم به این عنوان؛که او هم خر را میخواهد وهم خرما را ومنظور این ضرب المثل اینست که دو تاچیز متضاد را یکجا طلب می کند.