دلیل یک دعای امام خمینی

ازاونقل شده که به جای حول حالنا الی احسن الحال می گفته حول حالنا الی الحال ،دلیل این امر را در تسلیم و رضای ایشان در برابر پروردگار باید جستجو کرد که در زیربه آن اشاره می شود؛یکی از اسماء الهی تصییر الامور است به معنای اینکه سررشتهءتمام امور به دست پروردگار است وهمین طور جملهءلا حول ولا قوه الی بالله اشاره به این دارد که در جهان خلقت تنها امر پروردگارموجود است وبس و اسم الهی حی وقیوم هم به معنای زنده کننده وبر پا دارنده است وعلاوه بر اینها در آیهء 47 سورهءآل عمران اینطور آمده:قال کذلک الله یخلق ما یشاء اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون(چون مشییت پروردگار به خلق چیزی قرار گیرد ،به محض اینکه گوید((موجود باش ))همان دم((موجود میشود))  )بنا بر این با دانستن این حقایق به درستی این اعتقاد پی میبریم که هرچه در زمانهای مختلف و از جمله زمان حال اتفاق میافتد چیزی جدای از خواست وارادهء پروردگار نیست چرا که با توجه به آیهء47 آل عمران اگر غیر از آن چیزی را میخواست که در زمان حال اتفاق می افتد،همان میشد وبس ،چه به بود وچه به نبود که از بود نتیجه گرفته میشود وهردو دورویه یک سکه هستند ،بنا بر این امام خمینی با علم به این موضوع که حالشان بهتر ازآنی که درآن هستند بنا به حکمت خداوندی نمی شود، دعا ودر خواست تغییر آن را از پروردگار مسئلت کرده اند.

مقام شکر گذار واقعی

در معراج السعادهء ملا احمد نراقی که یک کتاب اخلاقی است میگوید شکر گذار واقعی هم هنگام بر خورداری وهم هنگام محرومیت به یک میزان شکر گذاری می کند (ولی دلیلی برای این عمل نیاورده است) دلیل این امر را می توان در کلام حضرت علی علیه السلام پیدا کرد ،در جایی که میفرماید کسی که به رسیده از دنیا خوشحال نشود و به آنچه از دست داده ناراحت نشود زهد را از دوطرف گویی در میان دو انگشت گرفته با تطبیق این دو بیان  میتوان فهمید که اولا در دل شکر گذار واقعی حب دنیا نیست و بنا به روایتی  که دنیا و آخرت را همچون باختر وخاور زمین دانسته ودرکلام علی به آن اشاره شده ودر نهج البلاغه آمده لاجرا حب الهی وجود دارد زیرا شکر گذار واقعی بنا به همین دو روایت  دوم وسوم اهل آخرت است وچون اهل آخرت بوده در مقام لطف الهی است وبه همین دلیل شکرگذاری میکند که بنا به فرمایش قرآن قلیل من عبادی الشکور(عدهء کمی از بندگان من شکرگذار هستند).

بررسی یک روایت منقول از معصومین

در روایتی آمده ؛چون دعای بنده ای در دنیا اجابت نشود پس از مرگ او پروردگار به او میگوید دعایی کردی وچون امکان رسیدن آن به تو نبود حال این ثواب ها در قبال آن دعا مال تو و چنان بخشش میکند که آن بنده ترجیح میداد دعا هایش در دنیا هیچ کدام برآورده نمی شد. اما در سورهء آل عمران آیهء 47 اینطور آمده ؛مریم گفت:پروردگارا مرا چگونه فرزندی تواند بود وحال آنکه با من مردی نزدیک نشده؟ گفت :چنین است کار خدا، خدا هر آنچه بخواهد می آفریند،چون مشیت او به چیزی قرار گیرد،به محض اینکه گوید((موجود باش))همان دم موجود میشود.(ترجمهء مهدی محیی الدین الهی قمشه ای )  و از حضرت رسول اینطور نقل شده که به حقیقت نزدیک تر است بنده دعایی میکند یا  به صلا حش است بر آورده می شود ویا که به صلاح او نیست که در اینصورت به جای آن دعا پروردگار بر مقام او در پیشگاه خودش می افزاید ویاگناهی از او می بخشاید ویا اورا اطعامی می دهد که روزی او نبوده وبه هر حال هیچ دعایی در نزد پروردگار بی اجر نمی ماند.

قبلهء کعبه و اصالت اصلی بشر

شیعهء دوازده امامی روزی را در سال  قمری به عنوان روز دحو الارض  گرامی می دارند و آن را روزی به حساب می آورند که زمین از زیر کعبه گسترش یافته  و کرهء ارض پدید آمده است،اگر چنین باشد توجه تمام مسلمین را در نماز به سوی قبله (علاوه بر نظم و هما هنگی مسلمانان) میتوان به تذکر این نکتهء اساسی به آنان دانست؛که شما از خاکید وبه خاک باز میگردید یا به عبارتی یاد مرگ کنید در حیاتی که یافته اید.

حکمت یکی از جملات قصار نهج البلاغه

علی علیه السلام درجملاتی که از او نقل شده اینطور بیان میکند؛چه بسا قضا و قدر الهی موجب مرگ تدبیر یاشد،مفهومی که این روایت با خود به همراه دارد اینست که گاه به علت آگاه نبودن انسان به شرایط زمانی ومکانی  فردای خودش  دچار اشتبا ه گردیده وبنا به مهمی آن  امری که در آینده رخ میدهد (مثل وقوع قیامت و انتخاب دنیا به عنوان تنها هدف توسط فرد) به هلاکت می افتد ،که دلیلی ندارد به جز کژی نظر وعقیده یا به عبارتی همیشه  زندگی آنطور که فکر میکنیم پیش نمیرود.در عالم ماده این امر را میتوان به بالا رفتن مصرف گرایی توسط افراد تمثیل کرد.