توضیحی بر قسمتی از یک آیه از قرآن

در قرآن  بدین امر اشاره شده که خداوند زندگی کسی را تغییر نمی دهد تا او خودرا تغییر ندهد،پیام واضح این آیه اینست که در هر موردی از زندگی که طالب چیزی هستیم باید عملی مناسب با خواست خود در پیش گیریم  مثلا اگر طالب ازدواج هستیم باید از کجروی وفساد در این حیطه خود داری نماییم تا این امر به شهود پروردگار رسیده و نظر لطف او شامل حال آن فرد گردد وزندگی مناسبی را از لحاظ جنسی نصیب اوکند .

دلیل یک روایت از معصومین

آن روایت اینست؛در آخر الزمان به دارندهء هر فکر نیکویی به مانند عمل کننده ء به آن فکر نیکو پاداش داده می شود.

قصد ما نیست که بگوئیم جبر است یا که اختیار که قبلا به این موضوع پرداخته ایم ولی اگر اختیاری هم هست که هست برای انسان به همان اندازه ای که خوشنود باشد به کاری کافی است وبرای همین است که از علی علیه السلام نقل شده ؛الاسلام هوتسلیم به معنی اینکه اسلام همان تسلیم امر پروردگار بودن است وقتی تاءیید فعل الهی به انسان دست داد تکلیف براو تمام است و اطاعت امر الهی را کرده در حالی که عمل به خیر وشر بر میگردد به فعلمها فجورها و تقوی ها ویا به عبارتی لا حول ولا قوه الا بالله یا به عبارتی  به قولی همهء هستی نماد وآیهءالهی است که از طریق آنها وبه امر پروردگار امور جاری وساری می شود که به قول معروف هر کس به ذن خویش شد یار من.به این معنی که ما اراده ء کاری را می کنیم وخداوند توفیق عمل می دهد .