دربارهء ثروت وسخنان علی علیه السلام در مورد آن

در نهج البلاغه از آن حضرت اینطور روایت شده؛ثروت دنیا حلالش حساب دارد وحرامش عقاب(یعنی بابت آن عقوبت می شوید).

این در حالی  است که قرآن می فرماید؛وادعونی استجب لکم(از من بخواهید تا اجابت کنم شما را) ،

ودرستی این سخن آن حضرت را نه در قرآن بلکه در سیرهء نبوی باید جستجو کرد(همچنانکه در جنگ با خوارج آن حضرت به فرستاده اش برای صحبت با خوارج فرمود با قرآن با آنها بحث وجدل نکن بلکه به سیرهء نبوی با آنها استدلال کن ) واین در حالی است که اکثریت قریب به اتفاق موءمنین ومسلمین در فقر به سر برده ومی برند.جای سوءال هست که آیا موءمنین یا مسلمین نخواسته اند واین درصورتی است که هر که از دعا کردن تمرد کند بنا به گفتهء قرآن به رو در آتش مخلد خواهد بود ویا پروردگار از برآوردن آن خودداری کرده که بنا به گفتهءعلی علیه السلام در همان نهج البلاغه فرموده؛نمی شود پروردگار امر به درخواست شما کرده باشد واز برآورده کردن آن خود داری کرده باشد،دلیل وریشهء این امر را باید در نام سریع الحساب پروردگار جستجو کرد که یکی از اسماء الحسنی می باشد.

توضیحی دربارهء ذکر گفتن زبانی

اکثریت قریب به اتفاق مردم با توجه به این گفتهء علی علیه السلام که می فرماید ایمان به سه بخش تقسیم می شود زبانی و قلبی وبالجوارح (یعنی  عمل به اعضای بدن) به این عقیده اند که باید ایمان با عمل به اعضاء همراه باشد ودرغیر اینصورت ذکر گفتن زبانی ارزشی ندارد ما اگر ریا کاران ومنافقین را از این عمل (یعنی ذکر گفتن برای  جلب نظر غیر از خدا)کنار بگذاریم   دلیل محکمی برای انجام ندادن این فعل نمی توان بیان کرد.چرا که چطور می توان  متصور بود که پروردگار عالم با توجه به  احاطه به تمام امور مربوط به انسانها آنها را به ذکر گفتن زیاد امر کرده باشد که در سورهء یس  از لفظ  ذکرا عظیما  نامی به میان آورده شده است وحتی از مردان متاهل ودارای فرزند نیز در جای دیگری از قرآن این مطالبه وهمچنین تشویق به این امر صورت گرفته شده است.

توضیحی بریک فتوای فقهی شیعه

آن فتوا اینست که می گوید کثیر الشک نباید در نماز به شک خود اعتنا کند ودر مورد این افراد آمده که به قبول شدن یا نشدن وهمچنین به درست به جا آوردن یا نادرستی  نماز فکر نکنند.از این فتاوی اینطور استنباط می شود که نمازگذاران در اقامهء نماز باید حالت طبیعی خود را حفظ کنند واز افراط وتفریط حتی در فکر کردن خودداری کنند یا به عبارتی نماز را تصنعی به جای نیاورند واین همان قانون طلایی موفقیت است به این معنا که حتی درحال نمازخواندن هم خودت باش.

دلیل عقلایی یک فتوا

اینکه فتوایی بدین مضمون از طرف مجتهد صادر گشته (که کثیر الشک نباید به قبول شدن ویانشدن  نمازش فکر کند که انشاءالله قبول میشود) اینست که بعنوان مثال در عالم واقع هم امتحان کننده وهم کسی که امتحان می شود دو مقام مجزا داشته ونمی توان هر دو جایگاه را یکی دانست.

زهددر دیدگاه علی علیه السلام

در کلمات قصار نهج البلاغه از آن حضرت روایت شده که؛هرگاه به آنچه از ثروت دنیا به تو رسیده خوشحال نشوی وبه آنچه از آن از دست داده ای ناراحت نشدی زهد را از دو طرف گویی در بین انگشتان نشانه و شصتت گرفته ای،

دلیل این موضوع اینست که در این دیدگاه ثروت وسیله است نه هدف،در حالی که در دیدگاه ربا محور هدف تنها افزایش ثروت است ولو بدون فعالیت اقتصادی  وبا کسب سود ودر حال حاضر چنان که در سوئیس  بیان می شود بانک ها برای نگه داری نقدینگی از سپرده گذاران  سود می گیرند تا هزینهء نگه داری ثروت ذخیره شده توسط آنها گردد ونه اینکه سودی برای نگه داری ثروت افراد ثروتمند به آنها پرداخت شود.