خلاصه ای از اپیزود مغز دبیرستانی از پادکست جافکری

کسانی که خود را با دیگران مقایسه می کنند ودر زندگی دنبال شادی همیشگی هستند باید بدانند این دو پیش فرض مربوط به مغز آگاهشان نیست.

سروتونین یا هورمون ایجاد شادی که زود در مغز سوخت می شود واگرطالب شاد بودن همیشگی هستیم در هنگامی که در حال آفرینش ویا خلق یک اثر از هنری گرفته تا غیره در مغز مقدارزیادی از آن تولید میشود ولازم نیست حتما از شادی هایی که در سوشیال میدیا تبلیغ می شود پیروی کنیم واگر انسانها همیشه شاد بودند الآن هنوز انسانها در غار زندگی میکردند.

در زندگی تعریف  خودتو از موفقیت داشته باش،نه  اینکه تحت تاءثیر رسانه ها قرار بگیرید،آنقدر انسانها در زندگی تلاش نمی کنند به علت خواسته های بزرگشان که در دسترس آنها نیست وزود منصرف می شوند،که اگر با کمی تلاش راهی را آهسته وپیوسته روزمره طی کنید پس از مدتی مورد توجه قرار می گیرید چون به خوبی در آن پیشرفت کرده اید وباید بدانیم که موفقیت هزینه دارد واگر شما به مصیبهای افراد موفق  در کنار موفقیتی که کسب کرده اند توجه داشته باشید،ممکن است اصلا از شباهت داشتن باآنها منصرف بشوید.

دنبالهءسخن دکتر امیری

بنیادهای فکری باید  در زندگی به اندازه ء کافی مورد شک قرار بگیرند ومورد سوءال قرار بگیرند وبا مردم دربارهء آن مشورت شود.زیرا مفاهیم پایه در تمام زندگی ما حضور دارند.

در زندگی باید برای امور مهم وقت بیشتری گذاشت.

خلاصهء جستجوی واقعی برای حقیقت از دکتر مصطفی امیری

نشانه های دور شدن از واقعیت

ما در هر یک الی دو سال ویا4 الی 5 سال باید تغییر کرده باشیم .چرا که تغییر ارزش است نه ضد ارزش.

در دانش جدید باید با آن همراه بود چرا که اگر با تغییر در آن  همراه نشویم دچار رخوت وپوسیده گی شده وکل سیستم زندگیمان چون با تغییر دانش جدید همراه نیست در یک نقطه از بین می رود ویک سیستم  تغییر پذیر جایگزین آن می شود.

چقدر موضوعاتی که محل بحث  میان انسان ها یا یک اختلاف  عقیدهء جزئی  است را درونی کرده ایم وبه شون حس قدرتمندی داده ایم واینها رابا شخصیتمان در هم آمیخته ایم،هر چقدر این کار را بیشتر انجام داده ایم،احتمال تغییرمان کمتر صورت می گیرد.(معنی این عبارت اینست که هر چه بیشتر جدل وبحث کنید ،کمتر تغییر می کنید.)

باید جایگاه عقاید ونظرات واندیشه ها را از جایگاه خودمان جدا کنیم.

باید بدانیم در جهان هستی و یاوبهتر  بگوییم در جهان آفرینش در چه نقطه ای ایستاده ایم ودانستن این موضوع چقدر باعث تزلزل آراء واندیشه های ما می شود.

باید بدانیم علم قدرت ما را در شناخت حقیقت زیاد کرده وفاصله گرفتن از به کار گیری آن انسان را از واقعیت دور نگه می داردو نیز آن وسیلهء مطمئنی برای جستجوی حقیقت می باشد(اپیزود 8 پادکست جا فکری با شرکت دکتر مصطفی امیری)

شک یک پایهء کفر

در نهج البلاغه عنوان شده که یک پایه ء کفر شک می باشدودلیل آن هم اینست شک در مقابل یقین  قرار دارد و ازیقین است که امیدو  ایمان بر میخیزد،چنانچه در آیهء2 سورهء بقره اینطور آمده؛آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد.

صحبت های مجتبی شکوری دربارهء ترس

ترس انسانها را منزوی می کند،ترس وامید ازیک ریشه اند مانند دوروی یک سکه وهر دو معطوف به آینده،در هردو به عدم قطعیت زیادی برخورد می کنیم،جهان یک ترسیده به اندازهء جسمش ،محدود وکوچک می شود،ترس برعکس امید ما رابه من تبدیل میکندو کسی که دیگران را می ترساند  خودش هم بردهء ترس میشود.

تعریف امید:من چیزی را می خواهم وآن در دسترس من نیست و معلوم نیست با دست زدن به عمل هم آنرا بدست آورم ولی اقدام وعمل می کنم تا آن چیز رابه دست آورم.در ترس برخلاف امید دست به عمل زده نمیشود برای برآورده کردن خواسته ها بنا براین منجمد می شویم.

امید ساختنی است نه یافتنی و معطوف به عمل وتعهد وکنش است وهر کس به میزان عملی که می کند برخوردار است.بستگان امید 1.ایمان  2.عشق   هستند که هردو معطوف به دلایل عملند نه نتیجهء عمل وهر دو عاشقانه اند نه تاجرانه.