وقتی به گفته های متخصصین اجتماعی و سیاسی داخل و خارج کشور گوش داده می شود این فکر در ذهن فعال می شود که اینها دیدگاه های خودرا درباره مشاهده مشکل بیان می کنند و هیچکدام راه حلی ارائه نمی دهند،البته به نظر می رسد که دلیل این امر نبود آزادی بیان برای ایرانیان در طول قرون اخیر می باشد واگر چه بیان مشکلات عاملی برای همسویی افراد جامعه میتواند باشد وشرط لازم گفتگو می باشد ولی در آخر راهکار عملی در پیش پای شنوندگان قرار نمی دهد.
در روایتی آمده شخصی شخص دیگر را در حضور پیامبر دعا کرد به این مضمون؛خدا محتاجت نگرداند که آن حضرت فرمود بگو خدا محتاج بدان خلقش نگرداند چرا که دعایی که تو در ابتدا کردی غیر ممکن است.
چرا غیر ممکن است ؟برای اینکه اگر هم بحث مالی را جلو نکشیم در نهایت ملت رسول الله کسانی بوده اند که توسط ایشان وبا نور قرآن مجید به اسلام گرویده اند ودر نهایت همه مسلمین محتاج راهنمایی ها ورهنمود های ایشانیم ،پس از ایشان اهل بیت و خلاصه محتاجیم به تمام کسانی که به نوعی راهنماییمان کرده اند وخیرش را در زندگی دیده ایم و می بینیم.
مهارت کسب کردن در گوش دادن به اندازهء محبت کردن مهم می باشد
چیزهایی را که فکر می کنید دیگران نمی خواهند بشنوند نگویید وچیزهایی را که نمی خواهید پشت سرتان بگویند ،نگویید
یکی از راههای خوب ارتباطی که می توان انجام دهید اینست که ایده ونظر خودت را خیلی واضح وروشن بیان کنید وبرای گفتن نظر ونتیجه گیری خیلی طفره نروید
زبان بدن یک ابزار شگفت انگیز است که در برقراری ارتباط به کار می آید
مهمتر از همه گوش دادن به حرف مردم است.
3 راز شادی از دیدگاه رواقیون:1.افکار خود را کنترل کن 2.ذهن خود را تربیت کن 3.آنچه اتفاق می افتد بپذیر .
اصول رواقیون یونان وروم قدیم ؛قدر داشته هایت را بدان وشاکر باش و در مورد آنچه که تو در آن دخل وتصرف نمی توانی بکنی همت به خرج نده و وقتت را صرف آن مکن وآنرا بپذیر و قبول کن و دم را غنیمت شمار.
توضیحی برای مطالب بالا؛ اصل اول اینست که بعضی چیزها در کنترل ما هست وبعضی چیزهای دیگر در کنترل مانیست وعمده ناراحتی ما اینست که گمان می کنیم که توان کنترل چیزهایی را داریم که در واقع نداریم،تنها چیزی که واقعا می توانیم آن را کنترل کنیم نحوهء تفکر ما نسبت به چیزها واطراف ماست ویا قضاوت هایی است که در مورد افراد ،اشیاءو...در کل اجزای محیط اطراف خود داریم
تاریخ نگاران در مورد مشهور شدن این خاندان به مجلسی همداستان نیستند وهشت نظر در این باره بیان شده است.
نخستین فرد این خاندان که به مجلسی شهرت یافت ملا مقصود علی بود.مرآت الاحوال جهان نما وفیض قدسی در شرح حال مقصود علی چنین نوشته اند؛ملا مقصود علی به سبب محاضرت وخوش مجلس بودن (مجلسی) نامیده شد وبدان تخلص می ورزید ومجلسی برای این خانواده لقبی بزرگوار وشریف گردید.
زندگی نامهء علامه مجلسی،ج1،ص73و74