پاسخی به یک سوءال

همیشه هنگام شنیدن و یا خواندن مطالب مربوط به حل مشکل می خواندم که مشکلتان را روی کاغذ بنویسید ولی دلیلش را نمی دانستم ودلیلی هم برای آن جستجو نمی کردم ولی امروز به جواب آن دست یافتم که خیلی ساده است ولی چون انجام ندادن آن هم ساده است باید انگیزهء انجام دادن داشته باشیم تا آن را به عمل درآوریم وآن اینست؛در دیدن فقط حس بینایی ما در مغز درگیر یادگیری است ودر شنیدن هم فقط قسمت مربوط به شنیدن در مغزمان در گیر فراگیری میشود و در لامسه هم تنها مرکز مربوط به آن در مغز فعال می شود،ولی در هنگام نوشتن مشکلاتمان در روی کاغذ هر سه قسمت مغز که مربوط به بینایی و شنوایی و لامسه است درگیر فعالیت مغزی ما می شود بنابراین با تمرکز بیشتری به حل مشکل می اندیشیم.

توضیحی برای یک سفسطه یا شبهه

افراد بسیاری هستند که بر این باورند که ای بابا هر چی موءمن  و مقید به دین اسلام  هست در گفتار و کردار بد عمل اند واصلا چرا ما به این دینی که همهء پیروانش هنگام خطا کاری اظهار می کنند که بدی از بد مسلمانی ما است نه بد بودن دین اسلام مقید بوده وبه آن عمل کنیم؟! جواب را گلسر در یک عبارت بیان داشته وآن اینست؛راه میانبری برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد.

دنبالهء اثر گلسر

یکی از دشوار ترین درسهایی که برای ایجاد تغییر موءثر در زندگی باید به بهترین وجه بیاموزیم اینست که یاد بگیریم اگر چیزی با خواستهء ما همخوانی ندارد به اوبرچسب بد نزنیم.ص80

ارضای نیازهایمان در دنیایی که متفاوت با دنیای ماست،بسیار آسان تر از ارضای آنها در دنیای بد است،هرچه کمتر به چیزهای که می بینیم ارزش منفی وبد نسبت دهیم،انسان موءثر تری خواهیم بود.ص80

تساهل وتسامح فضیلتی است که بیشتر در حرف مطرح است تا عمل،به این معنا که تلاش کنیم بپذیریم که دیگران حتی کسانی که دوستشان داریم،در ذهن خود تصاویری متفاوت با تصاویر ما دارند.ص82

بنا بر این اگر با پیروی از هر سیستمی ارزشی خشک دیگران را حذف کنیم،آنگاه ممکن است نیاز به احساس تعلق خود را ناکام بگذاریم.ص87

کنار آمدن با جهان با دیدن وتجربه کردن آن،بدون این سیستم ها راحت تر خواهد بود.ص90

دنبالهء اثر گلسر

با صبر و شکیبایی،اجتناب از نصیحت کردن و یافتن فعالیت های مشترک وسودمند، میتوان به بهبود رابطه امیدوار بود.ص66

برای خوب کنار آمدن بادیگران لازم است از تصاویر مطلوب مشترک خود با آنها استفاده کنیم ودر عین حال در پی یافتن تصاویر جدید مشترک باشیم،همچنین تصاویر متفاوت و غیر مشترک یکدیگر را نیز بپذیریم یا لااقل تحمل کنیم.

شاید گاهی به کارهایی دست بزنیم که در نظر  اطرافیانمان رفتاری خود تخریب گر تلقی شود،ولی ما این کارها را برای آسیب زدن به خود انجام نمی دهیم.

گاهی ممکن است از نظر فرد دیگری مانند پدرمان انتخاب کنیم که شکست بخوریم یا موفق  نشویم زیرا به نظر ما این شکست باعث می شود بیشتر به خواستهءواقعی مان برسیم.

در فرآیند تکامل کسانی که قادر به تشخیص خطرات بودند نسبت به کسانی که می ایستند تا وقایع پیرامونشان را درک کنند،برای زنده  ماندن شانسی برتر وبیشتری داشته اند.

ادامهء سطور قبلی

دن گیلبرت(پروفسور روانشناسی دانشگاه هاروارد) می گوید ؛

بزرگترین دستاورد مغز انسان،توانایی در تجسم اشیاء و حوادثی است که در قلمروی واقعیت وجود ندارد،همین توانایی است که به ما اجازه می دهد دربارهء آینده فکر کنیم.ص51

برای هر نیازی باید حداقل یک تصویر داشته باشیم.ص57

اگر برای یک نیاز هیچ تصویری نداشته باشیم،آن  نیاز ارضاء نشده،ابتدا مارا بر می انگیزد تا به جستجوی تصویری برای ارضاء آن باشیم،سپس راهی پیدا کنیم تا به آنچه در دنیای بیرون که نمایندهء این تصویر است،تماسی رضایت بخش برقرار کنیم،ارضای نیاز بدون جستجوی سریع یک تصویر برای آن تقریبا ناممکن است.ص57

زندگی بدون داشتن تصویری برای ارضای نیاز به احساس تعلق،در واقع زندگی بدون امید است.ص57