دلیل مخالفت علی علیه السلام

در تواریخ  دوران خلافت عمر آمده اعراب مسلمان کتابخانهء پادشاهان ایران را که گرفتند عمر رائ بر سوزاندن آن داد وعلی علیه السلام موافق اینکار نبود ودلیل عمر این بود که تمام حقیقت در قرآن است ومارا کافی است واگر نوشته جات کتابخانه ها باطل باشد مسلمانان را به آن احتیاجی نیست،ولی دلیل موافق نبودن علی می تواند این باشد که معصومین از جمله آن حضرت قائل به دو امام ورهبر برای انسانها از جمله مسلمانان بودند اول خرد وعقلانیت هر فرد ودیگر خود آن بزرگواران ویا به عبارتی وحی دانشی که در پیش ابناع بشر است را تائید می کند ودانش بشری خود وحی را تبیین و آشکار می کند.

یک توصیه دربارهء نماز خواندن

برخی افراد آنچنان  اقامهء نماز در ذهن شان سخت است وآنرا با چنان دشواری ای انجام می دهند که گویی به قول ضرب المثل معروف ایرانی کوه می خواهند بکندند،در حالی که اگر در طول شبانه روز چند بار به کررات نماز رااقامه کنند این دشواری وسختی به آسانی مبدل شده وچه بسا به قول قرآن حکیم از خاشعین هم بشمار آیند،بنا به این قسمت از آیهء قرآن که می فرماید ؛این نماز جز بر خاشعین آسان نیست . ودیگر اینکه این امر قدوسی برای فرد از تقدس خارج می گردد وبه یک امر حیاتی ولازم زندگی و به یکی از ارکان آن تبدیل می گردد.

در مورد دو انتخاب در زندگی پیشرو

آن دو انتخاب اینست که ما زندگی اخلاق محور می خواهیم (که درقرآن کریم وسنت 14 معصوم به کرات شیوهء آن بیان شده است) ویا زندگی غیر اخلاقی می خواهیم که به عنوان نمونه در وادی تمثیل در کتاب صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز آمده است.اولین انتخاب شرایط ولوازم خاص خود رادارد گو اینکه دومین انتخاب هم ویژه گی های خاص خود رادارد ودر مورد قسمت دوم خوشحال نباشیم که با غیر اخلاقی بودن ،به آزادی رسیده ایم چرا که بنابر روایتی گاه یک ساعت لذت انسان را به یک عمر پشیمانی مبتلا می کند(به عنوان مثال فرزند حاصل از رابطهء نا مشروع با محارم) وحتی این موضوع آنچنان مهم است که در روایتی آمده که اگر در صراط مستقیم سودی برای کسی نیست درراههای انحرافی حتما ضرروجود دارد.

در مورد کتاب گویای دروغ هایی که به خود می گوئیم

فصل دوم ،اپیزود 6،در مورد در زمان حال زندگی کردن وپذیرش واقعیات وبراساس آن عمل کردن است بدون خیال پردازی وبهتر بگویم توهم،برای افرادی که سعی بر عمل کردن دارند وزمان عمرشان برایشان ارزشمند است ونمی خواهند آن را بی دلیل از دست بدهند دانستن این موضوع با این جمله کافی است،الاسلام هو التسلیم بدین معنا که راه حق ودرست که از آن  در اسلام  به صراط مستقیم  نام برده می شود به معنی پذیرش حقیقت وواقعیت است وبرآن اساس عمل کردن است.

دربارهء یک کتاب گویا

در فصل دوم وبخش 5 از کتاب گویای دروغ هایی که به خود می گوئیم حدود نیم ساعت در مورد  یک موضوع صحبت می شود در حالی که برای عمل کنندگان به اخلا قیات این عبارت از قرآن  آنها را بی نیاز میسازد از گوش دادن به توصیه های این قسمت از این کتاب گویا وآن اینست؛از  گمانهای خود پیروی نکنید زیرا اکثر آنها باطل وبیهوده هستند ودیگر این روایت از علی علیه السلام که می فرماید؛من برای شما از پیروی کردن از هوی نفس و آرزوهای دور دراز ترسانم.