تفهیم یک روایت از پیامبر

در روایتی آمده که یکی از مسلمانان صدر اسلام پیامبر را نهار دعوت کرده بود منزلش وقتی پیامبر رفت منزل او دید از لانهء مرغی که بر روی دیوار یا سقف منزل او قرار داشت تخمی افتاد ولی بر روی میخی که به دیوار کوبیده شده بود گیر کرد وایستاد ونشکست و پیامبر از این موضوع متعجب بود وآن مسلمان به پیامبر گفت به خداوآن کسی که جانم در دست اوست وتو را به رسالت فرستاده تا حال نه در مالم ونه در جانم به من مکروهی نرسیده است پیامبر آن نهار را نخورد وبه او گفت که خدا تورا به بندگی اش راه نداد چرا که اگر داده بود  حتما در جان یا مالت مکروهی به تو میرسید.

در این روایت وجود پیامبر که به گفتهء قرآن رحمت للعالمین است(رحمتی برای تمام عالم است)با نخوردن نهار او مکروهی به آن مسلمان می رساند(نه به ستم بلکه به افت شخصیت وبی توجهی به دعوت اوبرای نهار خوردن)تا اورا به صف بندگان خدا نائل کند.بنابر این این نشاندهندهء جمع تضادین در آن حضرت است یعنی قهری که در خود رحمت به همراه دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.