از باز خوردهایا به قول امروزی فید بک ها به نفع خود استفاده کنید،بازخورد ها به مانند صبحانه برای قهرمانان ورزشی است.پس از شروع کار به باز خوردهایی برخورد می کنید،باید تمایل به پاسخگویی به آنها راداشته باشید.بازخوردها به دودسته تقسیم می گردند،اول مثبت(مثل جایزه،ترفیع و...) ودوم منفی که عموما آنرا دوست نداریم ولی همین باز خوردهای منفی می تواند برای شما به اندازهءبازخوردهای مثبت ثمر بخش باشد و مفید واقع شود چرا که آنها به ما می گویند که در مسیر اشتباهی قرار گرفته ایم وکار نادرستی انجام می دهیم،من این باز خورد های منفی رادوست دارم فرصت های پیشرفت بنامم.از بازخورد های که سمتتان می آید استفاده کنید.دربرابر بازخوردهای منفی به سه عمل می توان تمسک جست که هر سه نادرست بوده وبی تاءثیر می باشد؛1.تسلیم شدن ودست از کار کشیدن(این عمل باعث درجا زدن شما می شود،اگر وارد میدان زندگی نشوید در بازی زندگی عقب می افتید)2.عصبانیت نسبت به منبع بازخورد(که بی اثر است چرا که بازخوردیک آگاهی ساده است ونباید از آن رنجید.3.گوش نکردن یا نادیده گرفتن باز خوردها
عاقلانه ترین وموءثر ترین کار در قبال بازخورد ویا انتقاد دیگران نسبت به خود ویا عملکردتان باید این باشد که بگوئید؛از اطلاعاتی که به من دادید متشکرم،به خاطر زمانی که صرف کردید که به من بگوئید چه می بینید وچگونه احساس می کنید متشکرم.
بخواهید ودرخواست کنید،اصلا این فکر را نکنید که پاسخ رد خواهید شنید اگر جواب هم نه باشد چیزی از دست نداده اید ولی اگر جواب مثبت باشد برای شما پیشرفتی خواهد بود.
رد شدن را نیز نپذیرید(اگر می خواهید موفق شوید باید نحوهء برخورد با رد شدن را بیاموزید).ما هنگام رد درخواستمان باید قوی تر به عقب برگردیم نه ضعیف تر،زیرا اجازه نمی دهیم که عدم پذیرش ما باعث شکستمان گردد.جواب نه شنیدن فقط ارادهء ماورا قوی خواهد کرد.
اگر به انجام کاری که اشتیاق دارید متعهد باشید واز تجارب خود درس بگیرید وآنرابه پایان برسانید،سر انجام به نتیجهء مطلوب خواهید رسید،راز موفقیت اینست که دست از کار نکشید.
در برخورد با افراد اگر جواب نه به درخواستان را شنیدید بدنبال کسی دیگری باشید که جواب مثبت به شما بدهد ،چرا که بیش از 8 میلیارد آدم روی کره زمین زندگی می کنند.
یک بخش از پرداختن بهاء موفقیت شامل انجام دادن تمام کارهایی است که برای رسیدن به هدف لازم است،بهانه نیاورید ووقت بگذارید.ارنست همینگوی کتاب خداحافظی با بازوها را 39 مرتبه بازنویسی کرد تا موفق شد وبرندهء جایزه نوبل گردید.
(استیو هاپکینز)؛استعداد ارزانتر از نمک روی میز است،آنچه را که افراد مستعد را با افراد موفق متمایز می کند،سخت کوشی است.عزم حرکت بخش مهمی از جریان موفقیت است.افراد موفق می دانند که اگر در شروع کار مایل به پرداخت بهاء باشند ،می توانند در باقی زندگی از آن بهره ببرند.هر کار ارزشمندی برای خوب انجام دادن،ارزش بد شروع کردن را دارد،برای کسب یک مهارت جدید یا بهتر شدن در هر کاری که می خواهید انجام دهید باید راضی شوید اگر احمق به نظر رسیدید یا احساس حماقت کردید مقاومت نکنید(منظور نویسنده اینست که که صبر داشته باشید وناراحت نشوید. ).
موفقیت بهائی دارد که باید آنرا پرداخت،به عنوان مثال مایکل جردن اولین کسی بود که وارد زمین بسکتبال می شد وآخرین نفری بود که از زمین بازی بیرون می رفت (استیو آلفرد).
وقتی تمرین نمی کنید کسی هست که تمرین می کند ووقتی با توان برابر در مقابل او قرار می گیرید او پیروز می شود.
می توانید با تلاش منظم برای پیشرفت در تجارت ویا پیشه وحرفه تان به یک سطح جهانی برسید، برای نقش آفرینی در هر بازی ای که انتخاب کرده اید باید هزینهء آنرا پرداخت کنید.
زندگی با خطر به مانند پرواز از روی صخره است که هنگام فرود آمدن بالهای خود را باید بسازید.(برادوی).
تنها کسانی که جراءت شکست های بزرگ را دارند می توانند به موفقیت های بزرگ برسند.اگر می خواهید به روءیا های بزرگی برسید باید بیشتر شانس خود را آزمایش کنید.(کلمهء شانس به معنی کمتر ترسیدن وبیشتر ریسک کردن است).
آنچه این voice را از دیگر قسمتها متمایز می کند بیان این ضرب المثل فارسی است در پایان گفتار نویسنده که می گوید؛گر خداوند زحکمت ببندد دری ز رحمت گشاید دردیگری.