چرایی خضوع در برابر پروردگار

علی علیه السلام می فرماید؛در عبادتی که تفکر وتدبر نباشد خیری نیست.ومنظور آن بزرگوار این بوده که آدمی در برابر پروردگارش باید با خشوع که یک امر درونی است واز تدبر وتفکر در برابر عظمت پروردگار وآثار صنع او  بوجود می آید  اورا عبادت کند ،خضوع وخشوع همیشه باهم باید باشند وقتی از عمل عبادی که خضوع است خشوع را می گیریم انگار آن را از محتوایش خالی کرده ایم وسودی از انجام آن عمل عبادی حاصل نمی گردد برای فرد.

یک دیدگاه ویک روایت

در تاریخ   نقل شده که شاهی برای اینکه به وزیرش بفهماند با تربیت کردن می توان در زندگی پیشرفت کرد دستور داد تا چند گربه را دست آموز کرده به طوری که آنها روی دو پا ایستاده وهر کدام شمعی را به طور ایستاده با خود حمل می کرده اند وقتی وزیر رسید و با این گربه ها مواجه شد یک روز از سلطان فرصت خواست  تا جوابی در خور شاه پیدا کند او وقتی به منزلش بر گشت دستور داد چند موش گرفتند وفردای آن روز به دربار رفت ووقتی با صحنهء قبلی برخوردکرد آن کیسه ای که همراه داشت ودر آن چند موش بود باز کرد وهم اینکه موش ها آزاد شدند گربه ها با دیدنشان از شمع های فارغ شده وبدنبال موش ها افتادند ووزیر به پادشاه نشان داد که باتربیت افراد نمی توان  طبع وسرشت افراد را تغییر داد،حال چرا این موضوع را بیان کردم به این خاطر در جایی که علی علیه السلام می فرماید خدا شما را با کمی پاداش امتحان می کند  ،هدفش از بیان این موضوع این بوده که خدا می خواهد این موضوع آشکار شود که آیا در پیروی از او ثابت قدم هستید یا خیر واز هم او نقل شده که پروردگارا من تو را نه به خاطرترس از جهنم پرستش می کنم ونه به طمع بهشتت بلکه من تورا عبادت می کنم به خاطر اینکه بزرگ یافتمت.

در مورد کسب اعتماد به نفس

درمورد به دست آوردن  اعتماد به نفس زیاد گفته شده وهمینطور زیاد نوشته شده ،ولی دراینجا بسنده می کنم به یک روایت از علی علیه السلام که در نهج البلاغه آمده که می فرماید؛فقیر توی شهر خودش غریب است و ثروتمند توی قربت عزیز ودانسته یا ندانسته این ما را به نقش ثروت درروابط اجتماعی رهنمود می کند به این معنا که داشتن  میزان متنابهی از ثروت وسرمایه ما را در ارتباط برقرار کردن با دیگران کمک می کند و خود نوعی آرامش فکر می آورد و چون از قدیم الایام برای صاحبان قلم  آموزش می داده اند که علم برتر از ثروت است کمتر کسی به این موضوع وبیان  آن بدین نحو پرداخته است .شاعری می گوید؛بر جای بزرگان  نتوان تکیه زد به گزاف        مگر اسباب بزرگی همه به کف آری .والبته  این در مورد کسانی گفته می شود که از راه درست کسب ثروت کرده اند نه از رانت واقتصاد نفتی.

یک توصیه ویک نظر ودیدگاه

در حال حاضر یک عده تولید محتوا کرده(در اینترنت) واز این طریق سعی  می کنند که درآمدی برای خود کسب کنند ودر حوزهء  داده ها واطلاعات  گفته می شود در هر 5 سال  نصف علوم قابل دسترسی  بشر به اطلاعات سوخته بدل می گردد وبا طی کردن 3 سال از دانشگاه  بیش از نیمی از اطلاعاتی که فرد کسب کرده به اطلاعات سوخته تبدیل می گردد.جای سوءال اینجاست که چه می شود که همه مشتاق طی مدارج عالی دانشگاهی هستند ولی از این همه ثروت معنوی  که درشیوهء زندگی و روایات  معصومین است چه در حوزهء اندیشیدن وچه در رابطه با عمل کردن طفره می روند،جدای از بد عمل کردن  برخی از پیروان مذاهب.اگر بگوئید آنهائی که پیروی ایشان هستند بد عمل می کنند خوب به روایت پیامبر اسلام دانش گم شده ء موءمن است توی نوعی بفهم وبعد با تمرین در رفتار آن را به صورت ملکه در وجودت در بیاور واستفاده کن.واگر بگویی از کجا معلوم که این حرف ها وآن روایات درست باشه وبه هدفمان که همان بهروری است برسیم ،در جواب باید گفت ندانسته وعمل نکرده انتظار چه را داشته ای که دست نیافته ای.