تضاد دلیل آگاهی وشناخت

در قرآن کریم آمده؛کفار از ظن وگمان باطل خود پیروی میکنند.وچون الاعمال بالنیات(هرعملی وابسته به نیت آنست)عمل آنها هم همچون گمان آنها باطل است،این در حالی است که علی علیه السلام بارها در موقعیت های گوناگون اظهار می داشته که پس از پذیرش اسلام از سوی او هیچگونه دودلی در او بوجود نیامده است مثلا در جنگی در اواخر عمر شریفش میفرما ید به یکی از اصحابش به مانند زمانی هستم که با رسول اکرم برای جنگ با کفار می رفتیم ودر جایی دیگر او شک را پایه ای از کفر میداند،بنابر این  او وقتی تعارض در رائ وعمل مردم زمانش میدیده به یاد ثبات رائ وعمل خودش می افتاده وبنا بر آیه ای از قرآن که می فرماید خودت را بشناس تا خدایت را بشناسی به یاد وشناخت پروردگار هم نائل می گردیده است ودر اینجاست که می فرماید؛من خدا را از تغییر تصمیم ها شناختم.

نقدی بر یک نظر دکتر سروش

ایشان در مورد وجود امام زمان قائل به این هستند که باور داشتن به امام زمان ایرادی ندارد گو اینکه به دلیل پنهان بودن تولد امام ودر خفا بودن زندگی ایشان وکمی مدارک متقن در مورد ایشان آن حضرت را از سایر ائمه و  معصومین متمایز میکند به اینکه وجود تاریخی ای از ایشان در دست ما نیست ولی پیشتر از زبان اصول کافی گفتیم که دلیل ارائهء سورهء قدر به عنوان دلیل قرآنی برای امر امامت به روایت معصوم اشاره به اینست که برای حل مشکلات مسلمین چنین شخصی در طول تمام زمانها در بین آنها وجود دارد ولی اینکه الآن کجاست وکی میآید آن بسته به امر پروردگار است ولی کوتاه سخن اینکه این باور گفته شده در سخنان دکتر سروش نمی تواند غلط باشد بلکه باور ما نه تنها به وجود اوهست بلکه به هستی است که وجود عینی وتاریخی دارد والآن در این دنیا زندگی میکنند،حال اگر مکتوب نشده آن چیز دیگری است که بر میگردد به خواست ومشیت الهی برای پنهان داشتن ایشان از شر دشمنانشان.

دادن یا ندادن حاجات ازسوی پروردگار

 پروردگار را در هر دوحالت رواشدن حاجات ویا عدم برخورداری از حاجات  توسط اوباید شکر گذارد،در وجه اول برای آنکه حاجات ما را روا داشته ودر وجه دوم برای اینکه پروردگار حکیم وعلیم وعالم داشتن آن حاجت را برای ما خیر نمی دانسته وبرای همین دفع شر باید اورا به مانند زمانی که چیزی به ما عطا می کند شکر گذاری کرد.