کلمات قصار 33 نهج البلاغه

برترین توانگری ترک آرزو هاست.(33)چون بر آورده کردن آرزوها زمان می برد امام در راستای کسب آخرت می خواهد بگوید زمان را از دست مده که زمان طلا است بلکه از طلا ارزشمندتر است چرا که با  زمان می توان طلا را به دست آورد ولی با طلا نمی توان زمان عمرمان را بیشتر کنیم پس در تهایت این امر عین توانگری است.

معنای کلمات قصار 87 نهج البلاغه

امام می فرماید :فقیه کامل کسی است که مردم را نه از آمرزش خداوند نا امید گرداند ونه از رحمت حق ماءیوسشان سازد ونه از مکر خداوند ایمنی  دهد.به عبارت واضح تر این پروردگار است که جزا می دهد و در پیشگاه او هر کس در گروی عمل خویشتن است وتنها وظیفهء فقیه کامل دادن آگاهی به مردم است وبس.و قرآن هم این گفته را تایید میکند در جایی که به پیامبر می گوید اینقدر برای هدا یت خلق خودت را به زحمت نینداز بلکه بشیرا ونذیرا  ماتو را تنها برای بشارت دادن ونهی کردن فرستاده ایم.

تحلیل گفته ای از علی علیه السلام

در کتابی از دکتر علی شریعتی آمده(به نقل از علی علیه السلام):من به راههای آسمان آگاه ترم تا راههای زمین البته این در ادامه ء این مطلب است که می فرماید از من بپرسید قبل از اینکه مرا از دست دهید و در نهج البلا غه آمده ازایشان  دنیا وآخرت مثل خاور وباختر زمین می مانند هر که به هر طرف رو کند از دیگری به همان میزان دور  می شود در  اینصورت باید به این فکر کرد که راههای آسمان نه تنها مغایر زمین است بلکه می تواند عکس آن هم باشد و این گفته در روشهای دینی هم مشهود است  می دانیم در تصدق و انفاق وزکات وخمس وکلا هر کار خیری این مال ویا جان آن کنندهء عمل خیر است که در راه خدا وبرای جلب رضایت او بذل وبخشش می گردد (ولو اینکه آن را خداوند داده وجزای این عمل خیر هم داده می شود) ولی در امورات این جهانی ومعیار مادی اصل استفادهء درآمدی از هر چیزی است  (یعنی گرفتن محض)و تضاد این دو روش که می توان یکی را راه آخرت وآسمانی دانست ودیگری را راه یا روش زمینی  مارا به این تضاد حتی به صورت عکس رهنمون می گردد.

ثروت نیمی از جمعیت جهان در جیب 62 نفر

این خبر که در روز دوشنبه 5 بهمن ماه 1394 در بخش اقتصادی  سایت شهر خبر درج گردیده انسان را به صدق این گفتهء پیامبر ویا شاید علی علیه السلام  هدایت می کند که ایشان فرمودند؛اگر ثروتمندان سهم فقرا را از اموالشان می پرداختند دیگر فقیری در جهان باقی نمی ماند.

صدق سخن وحی

در ترجمهء فارسی آیا تی از قرآن به این مطلب اشاره شده که برای نا بودی کفار پروردگار را نیاز به نزول لشکری نیست، بلکه با مستولی کردن پشه ای بر ایشان میتواند جان آنها را  بگیرد،دو راه متصور است بر این مطلب اولی مسدود کردن راه تنفسی ایشان که در اینصورت این معنا را منتقل می کند که موجودی مانند انسان که به نفسی بند است نباید کفر بورزد چرا که همان که نفس کشیدن را می دهد می تواند آنرا قطع کند.ودومین راه از طزیق انتقال بیماری هایی همچون ما لاریا و سالک و... می باشد که این برای عرب  بادیه نشین  به معنای امر  غیبی متصور است و حالت تشریعی دارد در حا لی که در زمان حاضر از راه علوم تکوینی این موضوع اثبات شده است چرا که همهء ما میدانیم پشه می تواند نا قل این بیماریها باشد ،به هر حال باز پروردگار عالم هستی می خواهد بگوید ما کفار را که کبر می ورزند و بزرگی می فروشند با موجودی بسیار خرد مانند میکروبها  می توانیم از میان برداریم و آسیب پذیری کفار به میکرو بها ی میکروسکوپی کوچک نشاندهنده ء شدت حقارت وضعف کفار می باشد.