بررسی یک واقعیت

اهل کلیسا ی مسیحی معتقدند که وحی در مقابل عقلانیت قرار دارد اگر دلیل قطع وحی راپس از پیامبر اکرم بنا به گفتهء دکتر علی شریعتی رسیدن انسان به مقام عقلانیت و رشد عقلانی او بدانیم ،لاجرا به این نظر آنها باید احترام گذاشته شود چرا که پی میبریم آن عقلانیتی که بشر ماقبل حضرت رسول اکرم بوده عقلانیت متعالی نبوده است.

نقش داشتن ظرفیت در طلب حاجات

منقول است  عده ای از مردم از یکی از امامان شیعه سوال کردند که اگر بد رفتاری و ظلم وستم خلفای جور سبب برخورداری بیشتر آنها از مواهب مادی گردیده ،آیا میتوانیم ما هم همان اعمال را انجام دهیم و همان نتایج را بگیریم که حضرتش آنها را از این امر منع کرد و گفت شدت بدی اعمال آنها به حدی است که هر کسی توانایی انجام آن را ندارد وسپس فرمود شما در پیشگاه پروردگار اگر بتوانید شکر همان نعمت هایی که به شما داده به جا آورید به صلاح  شما نزدیک تر است. ودر روایتی آمده که اگر 70 رکعت نماز مقبوله برای هر نعمتی که دارایید به جا آورید نتوانسته اید حق آن نعمت را به جا آورید.ودر جایی که علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید؛پروردگارا مرا از کسانی قرارده که نسبت به سایرین از خلقت مقام ومرتبهءبلندتری را در پیشگاه تو داشته باشم ونسبت به دیگران سهم بیشتری از رحمت ونعمتی که در پیش توست برخوردار باشم.همگی مبین اینست که برای برخورداری از مواهب دنیا هم ظرفیت لازم است به قول سعدی شیراز آب زمینی خورد که اوپست شد ، اگر به صفات مثلا صدر اعظم سلیمان نبی که بنا به قول پروردگار در قرآن به او سلطنتی عطا شد که مانند نداشته صفت زهد را در می یابیم و این همان است که علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید؛هر کس به آنچه از دنیا به او رسیده ومیرسد خوشحال نگردد وبه آنچه از مال دنیا از دست می دهد ناراحت نگردد گویی زهد را از دو طرف در میان دو انگشتش گرفته است.

دلیل یک دعای امام خمینی

ازاونقل شده که به جای حول حالنا الی احسن الحال می گفته حول حالنا الی الحال ،دلیل این امر را در تسلیم و رضای ایشان در برابر پروردگار باید جستجو کرد که در زیربه آن اشاره می شود؛یکی از اسماء الهی تصییر الامور است به معنای اینکه سررشتهءتمام امور به دست پروردگار است وهمین طور جملهءلا حول ولا قوه الی بالله اشاره به این دارد که در جهان خلقت تنها امر پروردگارموجود است وبس و اسم الهی حی وقیوم هم به معنای زنده کننده وبر پا دارنده است وعلاوه بر اینها در آیهء 47 سورهءآل عمران اینطور آمده:قال کذلک الله یخلق ما یشاء اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون(چون مشییت پروردگار به خلق چیزی قرار گیرد ،به محض اینکه گوید((موجود باش ))همان دم((موجود میشود))  )بنا بر این با دانستن این حقایق به درستی این اعتقاد پی میبریم که هرچه در زمانهای مختلف و از جمله زمان حال اتفاق میافتد چیزی جدای از خواست وارادهء پروردگار نیست چرا که با توجه به آیهء47 آل عمران اگر غیر از آن چیزی را میخواست که در زمان حال اتفاق می افتد،همان میشد وبس ،چه به بود وچه به نبود که از بود نتیجه گرفته میشود وهردو دورویه یک سکه هستند ،بنا بر این امام خمینی با علم به این موضوع که حالشان بهتر ازآنی که درآن هستند بنا به حکمت خداوندی نمی شود، دعا ودر خواست تغییر آن را از پروردگار مسئلت کرده اند.

مقام شکر گذار واقعی

در معراج السعادهء ملا احمد نراقی که یک کتاب اخلاقی است میگوید شکر گذار واقعی هم هنگام بر خورداری وهم هنگام محرومیت به یک میزان شکر گذاری می کند (ولی دلیلی برای این عمل نیاورده است) دلیل این امر را می توان در کلام حضرت علی علیه السلام پیدا کرد ،در جایی که میفرماید کسی که به رسیده از دنیا خوشحال نشود و به آنچه از دست داده ناراحت نشود زهد را از دوطرف گویی در میان دو انگشت گرفته با تطبیق این دو بیان  میتوان فهمید که اولا در دل شکر گذار واقعی حب دنیا نیست و بنا به روایتی  که دنیا و آخرت را همچون باختر وخاور زمین دانسته ودرکلام علی به آن اشاره شده ودر نهج البلاغه آمده لاجرا حب الهی وجود دارد زیرا شکر گذار واقعی بنا به همین دو روایت  دوم وسوم اهل آخرت است وچون اهل آخرت بوده در مقام لطف الهی است وبه همین دلیل شکرگذاری میکند که بنا به فرمایش قرآن قلیل من عبادی الشکور(عدهء کمی از بندگان من شکرگذار هستند).

بررسی یک روایت منقول از معصومین

در روایتی آمده ؛چون دعای بنده ای در دنیا اجابت نشود پس از مرگ او پروردگار به او میگوید دعایی کردی وچون امکان رسیدن آن به تو نبود حال این ثواب ها در قبال آن دعا مال تو و چنان بخشش میکند که آن بنده ترجیح میداد دعا هایش در دنیا هیچ کدام برآورده نمی شد. اما در سورهء آل عمران آیهء 47 اینطور آمده ؛مریم گفت:پروردگارا مرا چگونه فرزندی تواند بود وحال آنکه با من مردی نزدیک نشده؟ گفت :چنین است کار خدا، خدا هر آنچه بخواهد می آفریند،چون مشیت او به چیزی قرار گیرد،به محض اینکه گوید((موجود باش))همان دم موجود میشود.(ترجمهء مهدی محیی الدین الهی قمشه ای )  و از حضرت رسول اینطور نقل شده که به حقیقت نزدیک تر است بنده دعایی میکند یا  به صلا حش است بر آورده می شود ویا که به صلاح او نیست که در اینصورت به جای آن دعا پروردگار بر مقام او در پیشگاه خودش می افزاید ویاگناهی از او می بخشاید ویا اورا اطعامی می دهد که روزی او نبوده وبه هر حال هیچ دعایی در نزد پروردگار بی اجر نمی ماند.