دربارهء استمرار در یاد گیری از سیامک قاسمی

پشن در معنی لغوی به معنی قرار گرفتن بر روی ریل زندگی ویا به عبارت بهتر یافتن مسیر زندگی خودمان است.ومهمترین لطفی که هر کس در زندگی می تواند به خودش بکند اینکه مسیر وریل زندگی اش را پیدا کند.وآموختن در مسیری وجود دارد که مسیر زندگی تان است ودر غیر این صورت آموختن ویادگیری بسیار سخت خواهد بود.متاءسفانه در جامعهءما مدرک گرائی بسیار زیاد شده است واین در حالی است که دیده می شود مثلا در آمریکا رئیس بانک مرکزی اش به نام پاول اصلا اقتصاد نخوانده وایشون حقوق خوانده است.ما باید به حرف افراد فکر کنیم نه به کسی که این حرف را می زند.

خارج شدن از خط فقر فقط با  تولید می تواند اتفاق بیافتد.کشور ما حدودا بیشتر از ۱۰ ساله که توی تلهء رکود گرفتار است چون میانگین تولید ناخالص  داخلی اش در حدود صفر می باشد.بدون ثروت وسرمایه نمی توان رشد اقتصادی پایدار در کشور ایجاد کرد.

برای رهائی از تلهء رکود >>>نیاز به انباشت ثروت است>>>باآن ثروت سرمایه گذاری مولد صورت می گیرد>>>تولید صورت می گیرد>>>رشد اقتصادی اتفاق می افتد>>>کاهش رشد نرخ بیکاری در کشور خواهیم بود>>>افزایش درآمد سرانه را شاهد خواهیم بود>>>خروج بخش زیادی از مردم کشور از خط فقر وثروتمند شدن آنها صورت می گیرد.

آدمی که زنده است ورو به جلو در زندگی می رود باید تغییر کند واتفاقا باید حرفش هم تغییر کند واین سخن که حرف مرد یکی است گفتهءنا به جایی است.

در مورد کتاب صوتی ،پول پول پول پول اثرجان میلتون فاگ

خوانندگان  این کتاب باید به سال تحریر این کتاب توجه لازم داشته باشند ،برای اینکه این کتاب در سال ۱۹۹۰ میلادی نوشته شده است ودر آن سالها شاید از فروش اینترنتی  خبری نبوده است ویا از بیماری کرونا که منجر به دور کاری افراد وخانه نشینی  افراد شاغل گردید خبری نبوده است واز این لحاظ ایده های این کتاب برای آن سالها بسیار جلوتر از زمان خودش بوده است ولی در زمان حال صحبت از بازار یابی شبکه ویا ایجاد دفتر کار در منزل و... که در این کتاب آمده چیزهای جدیدی که نیست بلکه قدیمی شده است.

دربارهء شاد بودن در زندگی از سیاوش پاکزاد

آموزهء اول؛لذت زود گذر است اگر با معنایی درزندگی همراه نباشد.

آموزه ء دوم؛بدنبال زندگی  باشید خودش نمی آید.

آموزهء سوم؛هر دستآورد بزرگ در زندگی لازم به سختی کشیدن نیست،بلکه لازم است که از کارتان لذت ببرید وعاشق کارتان باشید.

آموزهء چهارم؛فرض کنید هیچکس شما را قضاوت نمی کند.

آموزهء پنجم؛انجام دهید مهم نیست که می دانید یا نه.(چون هر چه بیاموزید بیشتر بر نادانسته ها ونتونستن هایتان می افزاید.).

برای عمل گرا بودن؛۱.ورزش کنید۲.با دوستانتان بیشتر وقت بگذارید ۳.شکر گزاری کنید.۴.مراقبه کنید.

دربارهء اینکه چگونه شاد باشیم؟از یوتیوب

مجری  این کلیپ حدودا سی دقیقه ای به موارد زیربه طور خلاصه اشاره میکند؛

شادی  بوسیلهء عوامل بیرون از ما شکل نمی گیرد چرا که با از دست دادن آن عوامل دچار غم  از دست دادن عامل محبوبمان می گردیم.اما شادی پایدار وواقعی اینه که از راه  خدمت به دیگران شادی درونی را کسب کنیم.چراکه آنهایی که در انتظار این هستند که دیگران شادی را برای آنها به ارمغان بیاورند همیشه عصبانی هستند.نگاه مثبت داشتن در زندگی نیز موجب شادی است.بدین معنی که در برخورد با افرادی که هم دارای کارهای خوب برای ما هستند وهم بدی کرده اند بر روی کارهای خوبشان تمرکز کنیم،ما وقتی پیش بینی می کنیم (برای رهایی ازعوامل شر ویا بد) اونوقت پیش گیری می کنیم،بنابر این یکی از عوامل شادی درونی پیش بینی است.آموزش دیدن در زندگی (حتی برای شاد بودن)در زندگی الزامی است. 

دربارهء عدم قطعیت در بیزینس (فعالیت اقتصادی)از جافکری

برخلاف صنایع نظامی که درآن قطعیت وجود دارد ومکانیکی وماشینی است،زندگی بشریت اما اینطور نیست وقطعیتی در آن وجود ندارد،در مکاتب فکری  قطعیت بی معنا شده است.به جای برنامه ریزی وداشتن هدف،تصمیم گیری را شروع کنید.

در تحقیقی که بر روی ۵۰۰ شرکت برتر دنیا صورت گرفته به این نتیجه رسیده اند که فقط ۱۱٪ از کارکردشان براساس اهداف وبرنامه ریزیهای قبلی بوده است.به این معنی که؛باید آنقدر توانمندی تان در تفکر کردن بالا برودکه قطعیت را با هوشمندی جایگزین کنید،وهوشمندی بدین معنی است که؛آگاه باشید به کل  تحولاتی که در اطرافتان می گذرد وبر شما تاثیر دارد و بر اساس  شرایط در هر لحظه بهترین تصمیمی که می توانید بگیرید،را بگیرید.

در علم اقتصاد پیش بینی قطعی دربارهء آیندهء اقتصادی وجود ندارد.

توسعه پیدا کردن در ایران امروز یعنی جلورفتن.وطبقهء متوسط در حال حاضر در کشور وجود ندارد.وارزش اصلی اینه که باقی بمانی.

در بیزینس جدیدی که می خواهید راه بیاندازید،بازار هدف بسیار مهم است وباید به این پرسش ها در مورد آن جواب داده شود( توسط کسی که بیزینس را راه می اندازد)؛شفاف باید بگوئید اینکه خدمت شما مال کدام دهک اجتماعی است؟ واینکه کی مشتری شماست؟ واینکه چرا باید مشتری شما باشد؟