معنایی برای نورالسموات والارض

    نور السموات والارض می تواند تشبیهی به خالقییت پروردگار دربارهء آسمانها وزمین باشد به عبارتی چون هر مخلوقی بنا به رابطهء علییت وابسته به دلیلی است که  در اینجاهمان خالق است ،قرآن به زبانی شیوا میخواهد بگوید عالم وجود خود محضر وجود خالق میباشد.یا به عبارتی با دیدن عالم هستی ما پی به وجود خالق میبریم وچون نور مظهر روشنایی و دیدن است در اینجا به آن تشبیه گردیده است.

تفاوت فردی واجتماعی نقش نیکوکاری

ازلحاظ فردی همین بس که در روایت رسیده نشانهء ایمان را خوشحال شدن خود شخص از عملی نیکویی  که انجام داده وبالعکس ناراحتی از انجام عمل بدی که کرده است میدانند ولی علی علیه السلام امام متقیان است و تقوا درجهءبالاتری از ایمان دارد در جایی که در نهج البلاغه آمده در نامه ای که سفارشاتش به مالک اشتر بوده؛مبادا در برخورد با نیکو کار وبدکردار به  طور مساوی برخورد کنی که در اینصورت بدکردار ترغیب شده به بدکرداریش و نیکو کار ماءیوس میشود از نیکوکاریش.وچون حضرتش امیر موءمنان میباشد در این گفتار به امرتبری وتولی یا به عبارت قابل فهمتر دارند زمینه را برای اجرای امر به معروف ونهی از منکر با تهذیب والی خود فراهم می آورند.

دلیل در هم فروختن اجناس از منظر علی علیه السلام

از سفارشات علی علیه السلام به میثم تمار (خرما فروش) بوده که  در هم بفروش (درعمل خرمای ریز را جدا نکن تا آن را به قیمت کمتری بفروشی و خرمای درشت را به قیمت بیشتری بفروشی)دلیل این امر بر می گردد به اینکه خرمای گران را کسی که استطاعت مالی بهتری دارد خریداری کرده و خرمای ریز تر را فردی که استطاعت مالی خوبی ندارد می خرد پس به واسطهءپولی که آنها به بازار آورده اند جنس خریده اند در حالی که شرایط مساوی نبوده  واین چیزی نیست که اسلام علی علیه السلام آنرا برتابد در جایی که او می فرماید خداوند غضب می کند بر فردی که میان ثروتمند وفقیر به خاطر ثروت اولی وفقر دومی تفاوت قایل شود.

دلیل یک فرمایش علی علیه السلام راجب به سجدهء نماز

نقل شده که آن حضرت در قسمتی از فرمایشش به یک نماز گذار فرمود سجدهء اول در نماز یعنی ما از خاکیم  وهنگامی که سر بر میداریم گویای حیات اولیهءما در این جهان است.وسجدهء دوم به منزلهء اقرار ما به مرگمان می باشد وسر برداشتن دوم اشاره به حیات پس از مرگ در روز قیامت دارد. دلیل این گفته را هم میتوان  این دانست که انسانها از نسل حضرت آدم ابوالبشر هستند و او پدید آمده از خاک بوده و دیگری که به حقیقت نزدیک تر است اینستکه درست است که آدمی از مایع منی بوجود میآید ولی این مایع که در سلب پدران ما بوده  تماما محصول ارزاق مادی و زمینی آنان بوده ودر اصل میتوان گفت ما همه از خاکیم جدای از بحث حصرت آدم ابوالبشر.

دلیل یک روایت معروف از حضرت رسول اکرم(ص)

بسیار این سخن رسول اکرم  ذکر گردیده وندانستیم که چرا آن حضرت این قدر تا کید داشته که پس از نقل حدیث به حکمت آن می پردازیم.روایت اینست؛برای دیگران بپسند آنچه برای خود می پسندی وبرای دیگران مپسند آنچه برای خود نمی پسندی .این کلام بر میگردد به جهان بینی شخص که اگر الهی باشد جهان را عاری از خالق تصور نمی نماید وروی سخن هم با ایشان است ،چرا که با وجود ناظر بیرونی که عادل وخالق تمام مخلوقات است ودر قرآن از اوبا عنوان لمرصاد(یعنی در کمین است)ذکر گردیده میتوان درک کرد که هر چه بادیگران کنی انگار با خود کنی و علی علیه السلام در نهج البلاغه اینطور این فرمایش رسول اکرم را کامل می کنند که میگویند:زمانی که ظالم ستمکار به عدالت الهی گرفتار می آید براو سخت تر است از زمانی که به مظلوم ظلم روا شده(که این هم  به واستهءشروع ظلم از طرف او به مظلوم است و هم به واسطهء مخالفت امر پروردگار).