این رمان 200 واندی صفحه ای بر اساس این طرح کلی استوار است؛بهار و باران دو خواهر دو قلو هستند که پس از فوت پدر ارثیهءاوبه آنها می رسد چون پیشتر مادرشان را از دست داده اند بهار که هوای خارج رفتن به سرش میزند معلمی خصوصی میگیرد که عاشق او شده وخود را به او تسلیم میکند ولی نیاز از زیر بار ازدواج با او طفره می رود به بهانهء این که زن دارد کار که بالا میگیرد با صراحت عشق خودش رابه باران خواهر بهار بیان میکند. بهار به کمک مستخدم منزل که عاشق باران است اقدام به خود کشی ظاهری کرده وچون بنا به وصیتش ارث او با اسناد مجعول به فرزند باران ونیاز می رسد،نیاز باران را به عقد خود در می آورد واو باردار می شود از مستخدم خواسته می شود چون این ثروت پیش اوبه وکالت گذاشته شده آن را بر گرداند که مستخدم به تحریک بهار وبرای ازدواج با باران نیاز را که بر اساس تحقیق فهمیده برادر ناتنی آن دو دختر است و از روی صداقت به آنها این را گوشزد کرده ونیز به آنها این را هم اضافه کرده که این ثروت متعلق به مادر نیاز که زن اول پدرشان بوده میباشد،به قتل میرساند دو دختر که از لحاظ روانی به هم ریخته اند موضوع را به پلیس اطلاع داده واو محکوم به اعدام شده وپس از چندی با رضایت مادر نیاز حکم او به حبس ابد تخفیف می یابد که در زندان سرطان می گیرد وبه همین علت آزاد میگردد وراوی این داستان که خود او است از جوان نویسنده ای که در این ماجرا کنجکاوی به خرج داده واز لحاظ چهره مانند نیاز است ودر همسا یگی آنهاست م خواهد آنجا را ترک کند که او دو دختر دو قلو را به تیمارستان دوستش میفرستد وپس از یک سال هردو سلامت خود را باز می یابندودر انتها نیاز دومی که خود در تیمارستان بستری بوده سر این دو راهی می ماند که به عشق ومحبت کدامیک جواب دهد.
در عیون اخبار الرضا ج2.ص51 و همچنین در اصول کافی ج2،ص 104 و همچنین در بحار الانوار ج42،ص114 دو روایت با مضامین زیر آمده:1.به زیادی نماز وروزه وحج و مناجات شبانهءمردم نگاه نکنید،بلکه به راستگویی و امانتداری آنها توجه کنید.2.فریب نماز وروزهءمردم را نخورید،زیرا گاهی آدمی چنان به نمازو روزه خو میکند که اگر آنها را ترک کند احساس ترس میکند،بلکه آنها را به راستگویی و امانتداری بیازمایید.دلیل این سخن که اولی از رسول اکرم نقل شده ودومی از امام صادق(علیه السلام )است این میباشد که اگر آن فرد موءمن واقعی باشد حق تورا که همان راستگویی وامانتداری است ادا میکند(چرا که به او گمان باطل نبرده ای تا به تو نارو بزند )و بنا به روایتی دیگر موءمن واقعی کسی است که مردم ازدست وزبانش در آسایش باشند نه اینکه با تظاهر به دین آنهم اعمال عبادی که رابطهء فرد است با پروردگار قسط ضایع کردن حقوق افراد را داشته باشد که در اینصورت اوموءمن هم نبوده واعمال عبادی اش هم تظاهر محض است ودر کل چرا حق افراد باید متضرر این رفتار او گردد.
در نهج البلاغه از آن بزرگوار مروی است که ؛نادان را نمی یابی مگر در افراط وتفریط در امور،سخن درستی که برهان عقلی هم داراست چرا که اگر انسان به امری که در حال انجام آنست آگاهی داشته باشد آنرا به اندازه ونه زیاد و کم انجام می دهد.
به نقل از سایت شهر خبر و اخبار اقتصادی آن درروز دوشنبه 12 دیماه 1394 این رقم 84 هزار میلیارد ریال می باشد.
فما ینجو من الموت من خافه،ولا یعطی البقاء من احبه؛نه ترس از مرگ علت نجات است، ونه عشق به بقاء عامل جاو دانگی است. حضرت می خواهد بگوید ؛چه از مرگ بترسی ویا دوست داشته باشی بیشتر زندگی کنی ،حیات و مرگت به دست دیگری است که قرآن در وصفی که از حضرت حق میکند از او با عنوان :یحیی ویمیت (او حیات می بخشد و می میراند)یاد میکند.