در ترجمهء فارسی آیا تی از قرآن به این مطلب اشاره شده که برای نا بودی کفار پروردگار را نیاز به نزول لشکری نیست، بلکه با مستولی کردن پشه ای بر ایشان میتواند جان آنها را بگیرد،دو راه متصور است بر این مطلب اولی مسدود کردن راه تنفسی ایشان که در اینصورت این معنا را منتقل می کند که موجودی مانند انسان که به نفسی بند است نباید کفر بورزد چرا که همان که نفس کشیدن را می دهد می تواند آنرا قطع کند.ودومین راه از طزیق انتقال بیماری هایی همچون ما لاریا و سالک و... می باشد که این برای عرب بادیه نشین به معنای امر غیبی متصور است و حالت تشریعی دارد در حا لی که در زمان حاضر از راه علوم تکوینی این موضوع اثبات شده است چرا که همهء ما میدانیم پشه می تواند نا قل این بیماریها باشد ،به هر حال باز پروردگار عالم هستی می خواهد بگوید ما کفار را که کبر می ورزند و بزرگی می فروشند با موجودی بسیار خرد مانند میکروبها می توانیم از میان برداریم و آسیب پذیری کفار به میکرو بها ی میکروسکوپی کوچک نشاندهنده ء شدت حقارت وضعف کفار می باشد.
او میگوید؛جوانان نباید وارد سه موضوع گردند:1.دین 2.فلسفه 3.سیاست . واین حرف درستی است چون در جوانان احساسات نقش مهمی بازی می کند واگر وارد عرصه های مورد ذکر گردند دچار سوء استفاده از طرف بزرگان این سه گروه می گیرند.
در بخش کلمات قصار نهج البلا غه آمده؛از آن حضرت سوال شد چگونه صبح کرده و آن حضرت می فرماید :چگونه است حال کسی که ممکن است در حین سلامتی مریض گردد ویا در حین خوابیدن در رختخواب مرگ او فرا رسد.یا به عبارتی مریضی ومرگ برای همه هست وهمه دربرابر آن بی دفاع هستند.
از آن حضرت در نهج البلاغه این طور ذکر گردیده که؛علم رابا قلم به بند بکشید و منظور آن حضرت هم این بوده که برای فراموش نکردن علومی که فرا گرفته اید آنها را بنویسید و در کتاب موفقیت نا محدود در 20 روز در بخش دفترچهء موفقیت از قول آنتونی آمده؛به تجربه دریا فته ام که هر کدام از ما 80 درصد آنچه را می شنویم یا می خوانیم در طی 3 روز فراموش می کنیم،با نوشتن آنچه که می آموزیم 75 تا 90 درصد مطالب به گنجینهء خا طرات شما سپرده خواهد شد.
در ترجمهء این کتاب آمده ؛شخصی از آن حضرت دربارهء نسبت انسان با پروردگار علیم پرسیده آن حضرت اشاره میکند به گوسفندی ومیگوید مانند رابطهء او با صا حبش،منظور آن بزرگوار تشابه این حیوان از نظر خوردن رزق با انسان است که رازق هر دو یکی است ،وتشابه انسان بااو در نادانی به ذات اقدس اله است ،همچون این تمثیل ها در روایات و حتی قرآن بسیار است که به قول استاد دکتر علی شریعتی که به او می گوید؛حوادث تاریخی را با زمان وقوع آن بسنج نه با زمان حال.نباید کوته فکرانه به این نوع مطا لب نگریست و مثلا گفت ای بابا اهمیت وجودی خودمان را هم فهمیدیم در عرصهء گیتی از زبان امام شیشم شیعهء اثنی عشری.در همین سورهء جمعه در مورد اهل کتاب که آیات الهی را رد می کنند می گوید ؛آنها همانند قاطری هستند که بارشان کتاب است.