درمورد کسب ثروت از راه عبادت وذکر گفتن ودعا

ابتدا باید به این سوءال جواب داد که آیا با ذکر گفتن ودعا وعبادت هایی ولو در غالب صدقه وامثالهم می توان مشکل مادی وفقر وکمبود انباشت ثروت را حل کرد؟ واز نظر سنت معصومین  این امر چگونه بوده است؟در روایات رسیده بجز معدود روایاتی ازعلی علیه السلام وامام محمد باقر وامام جعفر صادق وامام موسی کاظم   وهمینطور حضرت رسول اکرم ،کمتر به این موضوع وچند وچون آن پرداخته شده است،البته روایات بسیاری در مورد خود این بزرگواران ودیگر اولیاء الهی از تقوی داشتن وزهد  داشتن آنها روایت شده ولی به ندرت به این موضوع مهم پرداخته شده است.

(نگارندهء این مطلب بجز حدود 20 حدیث وروایت از مجموع بزرگوارانی که ذکرشان شد به خاطر ندارد ،آنهم در اهمیت کار کردن است نه چگونگی انجام دادن آن).

پرسیدن یک سوءال از خود

گاهی  ما آنچنان درگیر به خاطر آوردن آنچه که بر ما گذشته می شویم که از زمان حال غافل می مانیم ،برای  حل این مشکل باید صادقانه از خود بپرسیم؛آنچه که به خاطرم می آید چگونه می تواند زمان حالم را آنچنان که می خواهم باشد متحول کرده واز آن در جهت بهبود حال وآینده ام استفاده کنم؟

دربارهء وسطعونی بالصبر والصلاه و...

در این قسمت از آیهء قرآن حکیم  سخن از اینست که در سختیها ومشکلات صبر را پیشهء خود سازید ونماز را برپا دارید ورکوع کنید به مانند رکوع کنندگان.

اگر این گفتهء سعدی را خوانده باشید که می گوید؛خدا جهان را از طبایع متضاد آفرید ،بهتر به این موضوع پی می بریم،که هدف از این دستور قرآن تنها تعبدی خاص نیست بلکه پروردگار خواسته تا بوسیلهء تنظیم ارکان بدن شخص گرفتاراو را به سطح سلامت سابقش بر گرداند ،به مانند دانه ای که تمام حیات خود را در خود دارد وبا تجلی شرایط مناسب   ،رشد وتعالی را با خود به معرض شهود می گذارد.(برای بهتر فهمیدن این موضوع مراجعه شود به ویکی پیدیا  در مورد"هیپوتالاموس"مغز ونحوهء کارکرد  آن را هنگامی که به کا رگرفته می شودرا مطالعه نمائید.)

دلیل یک روایت از علی علیه السلام در نهج البلاغه

ایشان می فرمایند؛ از خدا بخواهید آبرویتان را حفظ کند ودرونتان را به قرآن مجید اصلاح نماید.

دلیل اینکه  حفظ آبرو را  توصیه کرده از خداوند بخواهیم در گفتهء دیگر او مستتر است وآن اینکه؛آبرو چیزی است که دیر بدست می آید وزود می ریزد، ودلیل اصلاح درون به قرآن  مجید اینست که در قرآن آمده؛ما با این قرآن گروهی را هدایت کرده وگروهی را به ضلالت وگمراهی می اندازیم(مثل خوارج در زمان علی علیه السلام)بنا براین با این دعا به نوعی از خطر گمراهی وضلالت حفظ میمانیم ولو به وسیلهء قرآن مجید.

در مورد اهداء عضو بدن بعد از مرگ

 امکان دارد به دلیل اینکه در زمان صدر اسلام علم پزشکی به این درجه ء پیشرفت نرسیده  بوده است این امربا نیت  خیر خواهانه ای که پشت آن مستور است(کمک به نوع بشر) درست جلوه کند،ولی اینطور نیست،چرا که در روایتی از علی علیه السلام نقل شده که ایشان به مردی برخورد که سعی  زیادی در به جا آوردن نماز می کرد و امام در  حین سخنانی که به او در مورد حکمت  ارکان نماز کردند  به او خاطر نشان کردند که آیا می دانی چرا در نماز دو سجده بر خاک می کنی دلیل آن اینست که درسجدهء اولی اقرار عملی به این می کنی که تو از خاک برخواسته ای (واز آن خلق شده ای)وسجده ء دوم به این معناست که بعد ازمرگ به آن بر می گردی وبرای بار دوم که سر از سجده بر می داری،به این معناست که روز قیامت برای بار دوم از خاک دوباره برمی خیزی وحیات دوباره می یابی(برای حساب اعمالت).بنا به این روایت اهداء عضو خلاف نص صریح حضرت علی علیه السلام  هست و شاید این گفتهء علی علیه السلام در مورد این عمل به ظاهر خیر مصداق پیدا کند که  در دعایی می فرمایند؛پروردگارا از انجام عملی که در ظاهر نیکو ودر باطن بد کرداری است به تو پناه می برم.