در مورد تصمیم به رفتن به دانشگاه

همهء کسانی که می خواهند وارد دانشگاه شوند بدنیست این اپیزود را که به همین اسم است در پادکست جافکری بشنوند.

در این قسمت میهمان برنامه دکتر علی صاحبی  است که بخشی از گفته های ایشان در زیر این مطلب به صورت نقل قول بیان میشود؛

برای اینکه ببینیم باید به دانشگاه رفت یاخیربایدهر3 گزینه ای که بیان می کنیم واجب الشرایط باشیم در غیر اینصورت هر یک را اگر نداشته باشیم کلا رفتن به دانشگاه منتفی است:1.علاقه مندی       2.توانمندی        3.لذت بردن از کار دانشگاهی

خرد یک امری است آموختنی ودر هیچ کجا تدریس نمی شود.

موفق های  جهان اکثرا رشته های تحصیلی شان را عوض کرده اند.

در هنگام  انتخاب شغل باید ببینید کدامیک از تیپ های شخصیتی را که ذکر می گردد دارا می باشید:1.تیپ e یعنی کارمند مسلک 2.تیپ  b  بیزینس محور  3.تیپ s دارای این گرایش است که تمام امور یک بزینس را خودش انجام دهد،4.تیپ  a یا سرمایه گذار بدین معنی که بجز سرمایه گذاری کار دیگری انجام نمی دهند.

در موردتصمیم به تحصیلات تکمیلی

در مورد مطلب بالا با همین موضوع اپیزودی در  پادکست جافکری با میهمانی دکتر علی صاحبی  پرداخته شده است.به گوشه ای از صحبت های این بزرگوار اشاره ای گذرا می کنم.هیچ وقت دچار بیش واضح بینی نشوید،به عنوان مثال اگر لیسانس این رشته اینه ،پس فوق لیسانس و یا دکترایش چه قدر خوب وعالی است؟! وهمینطور دچاربیش واقع بینی نگردید،مثلا کاری که مدت زیادتری باید برای آن زمان بگذارید نگویید اینکه کاری نداره وسریع انجام میشه.هر دو مطالب بالا که  ذکر شد نشاندهندهء نوعی بیماری روانی بنام بیش اطمینانی است.با توجه به اینکه زمان  عمر هرکس بهترین ثروت اوست ،برای ادامهء تحصیلات  تکمیلی باید جواب قانع کننده ای برای سه سوءال زیر داشته باشیم،1.اگر این رشته را ادامه دهم چه کاری می توانم انجام دهم که در گذشته نمی توانستم انجام دهم؟.2.چه چیزی می توانم بدست آورم که قبل از ادامهء تحصیلاتم نمی توانستم به آن دست پیدا کنم؟.3.با ادامهء تحصیل چگونه آدمی قراراست بشوم؟

در غیر اینصورت ادامهء تحصیل ندهید.

در مورد تصمیم به طلاق

اگر از شما بزرگواران کسی  متاءهل است وقصد طلاق دارد توصیه می کنم به اپیزود تصمیم به طلاق از پادکست جافکری  گوش  دهدچرا که شما را در این امر یاری میکند ولی به طور خلاصه گوشه ای از گفته های دکتر علی صاحبی در این اپیزود در زیر می آید؛

تنها مجردان شاد می توانند تبدیل به متاءهلان شاد گردند.

طلاق مثل جراحی جسمی است که موجب عدم تعادل در زندگی می شود.

این دلایل می تواند علت درستی برای طلاق باشد؛1.ناراحتی روانی یک نفر از زوجین(تشخیص داده شده توسط روانپزشک).2.اعتیاد داشتن یکی از زوجین .3.خیانت های زنا شویی

پس ازازدواج هر دو زوج باید حد ومرزهای همدیگر را به رسمیت شناخته ومراعات کنند؛که شامل این موارد می گردد1.حقوق برابر 2.مسئولیت برابر 3.برابری فرصتهای تفریح  . جان گاتمن کسی است که50 سال روی رابطهء زوجین تحقیق کرده وبه این نتیجه رسیده که ؛زوجین  موفق ونا موفق با یکدیگربه یک اندازه درگیری و دعوا دارند ولی زوجین موفق می دانند چطور این مشکل را با یکدیگر حل کنند.ویا بهتر بگویم  آنرا مدیریت کنند.

ودر آخر اینکه زوجی اگر به خاطر بچه ها یش از طلاق خودداری می کند بهتر همان است که از همسرش جدا شود.(برای اولادشان هم این بهتر است).

نکاتی چند در مورد ازدواج

به خوانندگان این مطالب توصیه می کنم که اگرقصد ازدواج دارند به صحبت های دکتر علی صاحبی  که در پادکست جافکری  با عنوان میهمان با ایشان مشاوره می شود گوش کنند.فقط نکتهء مهمی را از این گفتگو به عنوان تلخیص می گویم ومابقی را به عهدهء خود بزرگواران می گذارم .ایشان می گویند؛اینکه ازدواج را به مانند هندوانهء در بسته ببینیم که هم احتمال شیرین بودن دارد ویا ممکن است تلخ باشد در گذشته ممکن است این جوربوده باشد ولی الآن 70 سال بشر از لحاظ علمی روی  موضوع ازدواج کار کرده وپژوهش انجام داده و شما به لحاظ علمی می توانید موفق بودن یا عدم موفقیت ازدواجتان را بفهمید ومشاورهء روانشناسی قبل از ازدواج هم برای حل همین مشکل است.

وایشان چون در ایران آمار درست ودقیقی وجود ندارد به لحاظ جهانی  می گوید 61 درصد ازدواجها در سراسر دنیا در دو سال اول ازدواج از هم فرو می پاشد ودر جایی دیگر می گویند؛69 درصد مشکلات بین زن وشوهر غیر قابل حل است وهمینطور می گویند؛ازدواج در گذشته ضرورت بوده ولی حالا در صورت فقدان آن هم هنوز می توان خوشبخت بود.

تعریف شخص عالم در یک روایت

در این روایت اینگونه  شخص  عالم تعریف   شده است؛به مقام بالاتر از خود حسد نمی ورزد وبه مقام پایین تر از خود تکبر نمی کند.

تکبر را که می دانیم از غیر خدا صفت پست ومضمومی است ولی حسد چرا به میان آمده؛به دلیل این روایت دیگر از معصومین که فرموده اند؛حسد ورزی ایمان (داشتن)را تباه می کند همچون آتش هیزم را.