۱.فوریت در اقدام کردن است،(منظور به عمل درآوردن دانسته هاست).۲.خودتان را با افراد موفق احاطه کنید(باید بدانید افراد موفق به شخصیت شما توجه می کنند نه حساب بانکی تان بنابراین تمرکزتان را بگذارید روی داشتن شخصیتی بهتر).۳.لیستی از کارهایی که دوست دارید در هر روز انجام دهید تهیه کنید وبرای اولویت بندی انجام دادن آنها آن کارهائی را انجام دهید وبه اول لیست منتقل کنید که از همه سخت تر است.(چون طبع ما بر طفره رفتن ازانجام کارهای مهمتر است.).۴.ورزش کنید ودر حرکت باشید.۵.سحر خیز باشید.۶.به پس انداز کردن وخودداری از ولخرجی های غیر ضروری ونیز سرمایه گزاری کردن خودتان را عادت دهید.۷.فقط مصرف کننده نباشید بلکه خلاق باشید ودر این باره با چیزهای کوچک شروع کنید.
درآمد امروزتان راصرف هزینه کردن دربارهء توسعهء فردیتان وآینده ای بهتر کنید.
تحقیقی صورت گرفته از یک محلهء بهتر با یک محلهء متوسط بر روی فرزندان خانوارهای ساکن درآن دو ومشاهده شده که در محلهءبهتر بزرگسالانی رشد یافته اند که درآمدشان ۳۳٪ بیشترازبزرگسالان رشد یافته در محلهء متوسط بوده است.
پیش فرض ها قبل از حل مسئله؛۱.همهء مسائل حل نمی شوند. ۲.اولویت بندی مسائل وانتخاب مسئله ای که باید حل کنی(وپاسخ دادن به این پرسش که آیا این مهمترین مشکلی است که باید حل کنم ویا مسائل دیگری وجود دارد) ۳.تمام زندگی وشغل ما حل مسئله است توی زندگی وهرچه پیشرفت بیشتری داشته باشیم مسائل بزرگتری خواهیم داشت.۴.وهرچه مسائل را حل کنی ورزیده تر می شوی توی حل مسئله(معمولا اگر ۷ الی ۸ بار برای حل مسئله ای تلاش کنید به یک راه حل درست می رسید که حلش بکنید.)وباید صبور باشید وپی گیر ووقتی مسئله ای را به رسمیت بشناسید حل می شود.
گام های حل مسئله؛گام اول؛ریشه مسئله را باید بشناسید وآنرا شفاف کنید،گام دوم؛یافتن راهکارها ،گام سوم ؛انتخاب واجرای راه کار درست تر وگام چهارم؛بازخورد گرفتن(که آیا مسیر درست وراه حل مناسبی را برای حل مسئله تان انتخاب کرده اید یا خیر که درصورتی که نه باشد باید این چهار گام را دوباره از اول ادامه دهید تا رسیدن به راه حل درست.).
یتیمی یعنی داشتن درد های زمینی وهنگامی که ازبهشت به روی زمین آمده ایم.
باید بدانیم تمام قهرمانان عالم خاکستر نشینی هم داشته اند.ولی یکی از نشانه های بلوغ فکری اینست که دردها را به صورت طنز بیان کنند ودر هر موضوعی که اینطور باشید در آن به بلوغ فکری در مورد آن موضوع رسیده ایدواین سفر بی پایان است.ما در منزلگاه یتیمی باسهم شیطان آشنا میشویم.سقوط،تلخ شدن وطرد شدن ودرنهایت تلخ بودن جهان ،داشتن درد طبیعت آدمی است ولی اگر دردها راهمیشگی بدانیم درد را به رنج تبدیل کرده ایم( برای خودمان) وتبدیل درد به رنج کشیدن از خامی ذهن است.هیچ اتفاق بد وخوبی همیشگی نیست وهمه فانی است.حادثه ای که برای تو روی می دهد مهم نیست نوع برخورد تو باآن مهم است.درب های زندگی را به روی خود می بندیم وباعث کابوس دیدن در خوابمان میشویم.در برخوردها ببینید آیا طرف مقابل دارد شما را ناراحت می کند ویا این ناراحتی از یک عقدهء قدیمی است.بزرگترین ترس داشتن عقدهء حقارت است.یتیم باید یادبگیرد اول به غم وتلخی آن اذعان کند،دوم برای آن سوگواری کند وسوم از دیگران کمک بخواهد وچهارم به کمک دهنده وابسته نشود.یتیم از منظر زخمی که دارد دنیا را می بیند نه با چشم هایش.یتیمی وقتی بر ذهن کسی سلطه پیدا می کند او احساس بی لیاقتی،بی کفایتی،تنهایی وطرد شده گی وبی تفاوتی میکند،اما نکتهء جالب اینجاست یتیم ها برای اینکه مسئولیت برعهده نگیرند واقدام نکنند تا شکست نخورند می خواهند همیشه یتیم بمانند.ونقش قربانی بودن را برای خودشان ودیگران بازی می کنند.برای انسانها تحمل کردن از تغییر کردن راحت تر است.رواندرمانگر به ما کمک می کند ما بالغانه با مسئلهء زمان کودکی مان برخورد کنیم ،نه اینکه کودک درون بر ما افراد بالغ فرمان براند.خود خو کردن به خارق العاده بودن یک بیماری است وترس از عادی بودن هم همینطور.
۱.برای کارتان مدت زمان در نظر بگیریدوبدون اینکار کاری را انجام ندهید.
۲.پیش از شروع به کار احتمالات بر هم زننده تمرکز را از میان بردارید.
۳.اهداف بزرگ را به قسمت های کوچک تقسیم کنید.
۴.شروع را به یک عادت جذاب تبدیل کنید.
۵.به ماندن در مسیر افتخار کنید ولذت ببرید.
۶.انجام کا را به یک بازی تبدیل کنید
۷.گاهی مکانی متفاوت را امتحان کنید.
۸.هزینه های انجام ندادن را مجسم کنید.
۱.دخل وخرج کسب وکار ،وزندگیتان باید از هم مجزا باشد.
۲.اول ۱۰٪ از درآمدتان را به پس انداز تخصیص داده وآنرا از کل درآمدتان جدا کنید.
۳.تمام هزینه ها ودرآمدها باید ثبت شود.
۴.خریدهای هیجانی واحساسی ممنوع(۹۰٪ خریدهای ما احساسی وچشم وهم چشمی است.)
۵.توجه همواره به سرمایه گذاری