مشوق اخباریون به طوری که درباره شان گفته شده به تعداد احادیثی که حفظ کرده اند برهم فخر می کنند که کدام یک بیشتر از حفظ دارند عشق است به معصومین وتقدس مقام معصوم واگر عملی هم هست از باب تبرک است ولی در اصولیون از قلب گذشته وبه تعقل در احادیث به جا مانده از معصومین مشغولند واینکه شاءن نزول احادیث کدام است وچگونه می توان در زندگی روزانه ودر طول زندگی از دانستن آنها استفاده برد وبرای مقایسهء این دو به این گفتهء علی علیه السلام در نهج البلاغه بسنده می کنم که می گوید؛در نزدمن خرد پیران کهنسال با ارزش تراز زور جوانان است(وخود ما هم در فارسی ضرب المثلی داریم که می گوید آنچه که جوان در آینه می بیند پیر خردمند در خشت خام می بیند،که خود به نوعی بر ارزشمند تر بودن تجربه وخردورزی اززور بازو ی بدون خرد است.).
دربارهء مدت خانه دار شدن واینکه بعد از چه مدت افراد می توانند خانه ای از خود داشته باشند آمار گرفته اند وبیان شده که کسانی که کار می کنند اگر همهءدرآمد خود را هم پس انداز کنند بین 75 الی 100 سال طول می کشد تا یک آپارتمان 90 متری بتوانند بخرند وبا این دید علمی وبا توجه به گفته های کتاب اصول موفقیت که می گوید فکر مثبت را جایگزین افکار منفی کنید وبا توجه به اینکه برای مستاءجرین همیشه مسکن یک دغدغهء خاطر بوده است وهست به جای ناراحتی ای که ای بابا حتی خانه ای هم برای زندگی کردن ندارم به نظر می رسد این فکر مثبت باشد وقابل جایگزینی که ای بابا صاحبان مسکن همهءعمرشان را گذاشته اند وبعد از دسترسی به واحد مسکونی باید بمیرند وبروند.
چنانکه علی علیه السلام با یاران از قبرستانی می گذشت روبه قبرها کرد وگفت ؛ورثه هایتان خانه های شما را از آن خود کرده اند وزنانتان شوهر کرده اند،این خبر ما از این دنیا برای شما بود ،شما از آنجا که هستید به ما بگویید که چگونه است وسپس رو به یاران کرد وگفت اگر زبان داشتند می گفتند بهترین توشه تقوای الهی است.
به آنسوی باور های محدود کننده،بروید.
اولین مرحله ءموفقیت در نظر داشتن مطلب بالا است،تفکرات محدود کنندهءخود را مشخص کنید وسپس آنها را با تفکرات مثبتی که موفقیت شما را تضمین می کنند جایگزین کنید.شما توانا هستید؛با وجود بهترین مطالب آموزشی وبهترین امکانات وکشفیات علمی در دههء اخیر باز هم می گوییم من توانا نیستم(دلیل این امر می تواند برنامه ریزی اشتباه والدین در دورهء کودکی شما باشد.).
باور اینکه از عهدهء هر کاری بر می آیید به این معنا است که از هیچی نمی ترسید.به خاطر داشته باشید که تمام گفته های درونی شما وصحبت های بیرونی تان باید شما را به جایی برساند که می خواهید باشید.
نیروی ظریف تکرار بر بهانه تراشی های ما غلبه می کند به طور مستقیم بر عواطف واحساسات ما تاءثیر می گذارد وسرانجام در عمق افکار نا خودآگاه ما نفوذ می کند.این تکرار است که باعث می شود چیزی را باور کنیم.
چگونه صدای منتقد درونی خود را خاموش کنیم؟توجهء زیاد به صدای منفی منتقد درونی می تواند اعتماد بنفس شما را کاهش دهد،خود باوری تان را کم کند،حتی روحیهء شما را تخریب کند،وسرانجام شما را از کار بیاندازد.گذشته تمام شده است وبرای تغییرآن هیچ کاری نمی توانید انجام دهید،فقط می توانید از آن درس بگیرید وعملکرد خود را بهبود ببخشید.
هر ایده در حافظهء کوتاه مدت ما تنها 40 ثانیه باقی می ماند بنابر این ایده های پدید آمده در مغزتان را حتما بنویسد.
پیش گویی فاجعه؛در برخورد با مشکلات اکثرافراد بدترین سناریو را در ذهن تصور می کنند وبعد گویی حقیقت است بر اساس آن رفتار می کنند.
احساس گناه؛وقتی به واژه های؛باید،حتما،می بایست،اجبارا فکر می کنید،احساس گناه در شما به وجود می آید.به عنوان مثال؛من باید بیشتر وقتم را صرف امتحانم بکنم؟!من مجبورم بیشتر وقتم را در خانه با بچه هایم بگذرانم؟!در اینصورت احساس می کنیم باید کاری را انجام دهیم وبرای انجام آن یک مقاومت درونی بوجود می آوریم.
عبارات ماقبل را به اینها تبدیل کنید؛من می خواهم،آن هشیارتر خواهد بود،این بهترین چیزی است که به آن علاقه مندم.
برچسب زدن؛یعنی نسبت دادن یک عمل منفی به خود یا دیگری بدور از واقعیت،مثل؛بی دست وپا ،بی مسئولیت،بی فکر ،متکبر که به جای احمق گفتن به خود از عبارت؛از همهء هوشم استفاده نکردم ولی در هر حال هنوزم آدم باهوشی هستم.
شخصی سازی؛وقتی علت یک حادثه خنثی رابه خود نسبت می دهید،در اصل شخصی سازی کرده اید؟!مثلا به کسی تلفنی تماس می گیرید واو بر نمی دارد ،به خود می گویید او با من قهر کرده است و...
اکثر انتقادات وقضاوت های درونی از عشق سرچشمه می گیرد،هرگاه درباره ء خود قضاوت کردید به خود بگویید ؛از توجه ات متشکرم،از چه می ترسی،چه چیز خاصی است که می خواهی انجام دهم؟این کار چه کمکی به من می کند.متشکرم.