۱.تلهء تحلیل بیش از حد:معامله گر آنقدر درگیر تحلیل کردن می شود که فراموش می کند رسالت سرمایه گذار اینست که باید سرمایه گذاری کند نه فقط تحلیل.
۲.تلهء هزینهءکشتی غرق شده:در صورت ضرر کردن آن را از هر لحاظ(با توجه به بخش عاطفی آن)بپذیریدوقبول کنید،رابطهء عاطفی تان را در بازار قطع کنید.
۳.تلهءتاءیید طلبی:در اینجا فرد به دنبال همانند های خود می‌گردد وجلب کسانی می شود که مثل او ضرر کرده اند ویا به ضرر کردن خود ادامه می دهند واز آنها همراهی و تایید می طلبد.
۴.تلهء کوری:پس از اینکه در مورد کالا ویا خدمات متضرر می‌شویم در بارهء اینکه با آنچه به جا مانده چه بکنیم تصمیم گیری نمی کنیم وآن را محول به گذشت زمان میکنیم.
۵.تلهء عدم درک نسبیت:دانستن اینکه تنها کپی کردن از افراد موفق باعث موفقیت در امر اقتصاد نمی گردد وتوجه به تفاوت خصوصیات فردی در اقتصاد ،راه حل فرار از این تلهء فکری است.
۶.تلهء فراوانی غیر منطقی:گرفتاران در این تله براین باورند که آنچه در گذشته پیش آمده ،در آینده هم تکرار خواهد شد ودچار قطعیت می باشند،در حالی که دراقتصاد ما برای آینده تصمیم می گیریم که هنوز نیامده ونسبیت بر قرار است نه قطعیت کامل.در هر بازاری حباب ها از این جمله اندمثل بازار بورس ویا سهام و...واین گفتهء وارن بافت درست است؛وقتی همه می‌فروشند تو بخر ووقتی همه می خرند تو بفروش.