دلیلی بر مطلب قبل

این مطلب به این منظور نوشته شده که به خوانندهء این مطالب بگوید؛تنها ازوحی وسنت آن مقدار بر گیریدکه می توانید به آن برای همیشه عمل کنید وبالا بردن سطح آگاهی بدون عمل به آنچه می خوانیم می تواندفرد را دچاربه این گفتهء علی علیه السلام کند که؛بالا رفتن علم ودانش در صورتی که با عمل همراه نباشد نیافزاید جز بر کفر عناد.البته مابقی ایکه که می تواند خیلی هم باشد را رد نکنید،که در روایتی آمده؛هرکس یک آیهء قرآن را تائید کند به درستی همانند آنست که همهء قرآن را تائید کرده است به درستی وخلاف آن هم صدق میکند که هر کس یک آیهء قرآن را رد کند انگار تمام قرآن را رد کرده باشد ونیز نباید به قول یکی از نویسندگان معاصر؛یوءمن بباضا ویکفر ببعضا بود(بدین معنی که نباید قسمتی را تائید وقسمتی را رد کرد .)

نتیجهء عدم استواری در دین اسلام

اگر بزرگوارانی که این مطلب را می خوانند با عنوان؛متن سخنان ابو موسی اشعری به مردم  در گوگل سرچ کنند بسیاری امورواضح و روشن می شودوآن هم اینست که علی علیه اسلام گفت آخرشان به اولشان بر میگردد ومنظور افراط کنندگان در دین ونیز همچنین کاهلین به این امر بود وشیعهء خود را تنها کسانی دانست که در مورد ایشان خیر الامور اوسطها بوده ومیانه رو بوده باشند ویا در روایت دیگری در جنگی که  با لشگریانش راهی بود به یکی از آنها گفت عقیدهء من به مانند همان روزهایی است که در زمان  حیات حضرتش (حضرت محمد(ص)) به جنگ با دشمنان  میرفتم.منظور از نوشتن این سطور اینست که در قرآن از زبان عده ای از پیروان پیامبران پیشین آمده؛پروردگارا بر ما بیشتر از توانمان مسئولیتی مقرر مفرما.واین نکتهء کلیدی است که در ضرب المثل فارسی هم آمده؛رهرو آن نیست که گهی تند وگهی خسته رود ،رهرو آنست که آهسته وپیوسته رود.

درمورد دوستی علی علیه السلام از نهج البلاغه

ایشان می فرماید؛اگر ذره ای از دوستی به ما در دل کوهی باشدبر اثر بلا ازهم فرو می پاشد(دقیق این را نگفته ولی به همین معنا فرموده اند)،دلیل این گفته چه می تواند باشد وآن چیزی نیست جز اینکه در روایتی از معصومین  مخصوصا ازعلی علیه السلام نقل شده که  حکومت امت را دو وجه بیش نیست ؛حق یا باطل وهر کدام از این دوحکومت را امامانی داشته و همچنین پیروانی،که پیروان وامامان هر یک در آن نظام دیگر خوار وذلیل هستند.وچون در طول تاریخ بعد از رحلت رسول اکرم (ص)فقط 12 امام پیشوای خلق بوده اند وآنهم نه در مقام حکومت بنابر این زمانی که برای تشدد آراء ورفتار وجود دارد خیلی زیاد است که خود نشاندهندهء همین موضوع است که در ابتدای  این سخن به آن اشاره شد ونباید فراموش کنیم که وقتی آن بزرگوار ازحال خودش در زمان سه خلیفهء قبل سخن می فرماید  حال خود را شبیه به فردی می داند که خوار در چشم واستخوانی در گلو داشته باشد وبیست واندی سال این گرفتاری را تحمل کرده باشد.منظور از این سخن اینست که این گفته را نباید بر وجه دنائت وپستی علی علیه السلام وبغض وغضب الهی بر او ویارانش معنا کرد،بلکه باید از علو درجات وبزرگواری آن بزرگوار دانست.

مختصری در بارهء یک کتاب

نام این کتاب  دور ازاجتماع شوریده  است وحدود 2 ساعت و45 دقیقه طول  زمان کتاب صوتی است.

این را ذکر کردم برای اینکه بگویم به قول معروف که ضرب المثل فارسی است که می گوید؛تا گوساله گاو شود دل صاحبش خون شود،وجود اخلاقیات در زندگی بی نتیجه نیست ولی هزینهء زیادی را برای کسی که مقید آن است به همراه دارد گو اینکه در کتاب مرحوم  فروغی به نام سیر حکمت در اروپا بیان شده که شیوه های دیگری هم برای کسب حقیقت می باشد مانند غریزی وحسی وتجربی و... اصولا وقتی از اخلاقیات صحبت به میان می آید انسان را به یاد این ضرب المثل فارسی وبر گرفته ازدیوان اشعار مولوی می اندازد که می گوید؛هر کس از ذن خود شد یار من.البته خوب به خاطر دارم که گفته ام که هر کس از خلقتش سهم می برد به اندازهء ادبش،چنانکه به رسول اکرم گفته شد شما که اهل بهشت(جنت)هستید چرا نماز می خوانید وایشان فرمود؛آیا بنده ای شکر گذار نباشم؟!

در داستان نام برده شده گابریل را می توان نماد فرد اخلاقی رمان دانست و گروهبان تروی را فرد جاه طلب داستان  وفرد ضد اخلاقی دانست وسومین مرد طالب ازدواج با سوژهءزن داستان را نماد ثروت دانست.

تلخیص قسمت2.1(4) ازکتاب گویای تئوری انتخاب

کنترل  بیرونی یا روانشناسی گذشتگان؛وقتی کسی اشتباه یا خطائی می کند با زور با او برخورد می کنیم بنا چار او از ما  پیروی می کند وبعد به این علت به او پاداش می دهیم در نتیجه او به رفتارش ادامه می دهد.(چرا همه اینکار را می کنند چون بی تاءثیر نیست).

تئوری انتخاب یک کنترل درونی است وتوضیح می دهد که چگونه وچرا دست به انتخاب هایی می زنیم که مسیر زندگی مان را تغییر می دهد،این تغییر ساده نیست زمانی رخ می دهد که اشکالات روانشناسی کنترل بیرونی را خوب بفهمیم ودلایلی محکم برای جایگزین کردن آن با تئوری انتخاب در هنگام مراوده با اطرافیانمان داشته باشیم،سوءال مطرح در این روانشناسی اینست:کاری که الآن انجام می دهم  مرا با مخاطبم نزدیکتر می کند یا بین ما فاصله می اندازد وبا مطالعهء این کتاب می فهمیم کنترل شدن و کنترل کردن به احساس شادی وسعادت شما لطمه می زند.

یک توصیه از نگارنده:پیش  ازعمل کردن به کتاب  مذکور صادقانه  با خود فکر کنید که در زندگی می خواهید فردی اخلاق محور باشید یا خیر،چرا که در جامعهء کنونی ما چندان این موضوعات جواب نمی دهد(به دلیل وجود فقر وفلا کت)وهمانطور که قبل تر گفتم بهتر ازاینها را رسول اکرم آورده وضامن آن رفتار شایستهء خودش بوده است به طوری که  می گوید؛برای دیگران بپسند هر چه برای خود می پسندی وبرای دیگران نپسند آنچه برای خود نمی پسندی.