نویسنده اعتقاد دارد،1.موفقیت شغلی رضایت درونی می آورد دروغی بیش نیست که تحویل جوانان میشود 2.این گفته نیز دروغ است که خودت خودتو میتوانی خوشبخت یا خوشحال کنی و سفر زندگی سفر یک نفرهء هرکسی است 3.دراین عصر خیلی دستاوردها مهم شده است
او در پاسخ به اینکه چگونه میتوان از زندگی لذت برد ،لذت بردن از زندگی را بر پایه های زیر استوار می بیند؛
1.تعیین رسالتتان در زندگی و بر اساس آن فعالیت کردن نه تنها انتخاب شغل وانجام دادن کار
2.ازدواج حداکثری(یعنی ازدواجی از روی عشق واقعی که حتما با گذشت هم همراه باشد)
3.به زندگی فکری ات اهمیت بدهی واز لحاظ فکری زنده باشی وفعال
4.کار عام المنفعه انجام دادن