تو ضیحی بریک سخن علی(علیه السلام)

اینکه از آن حضرت در نهج البلا غه نقل شده:زبان تیزت را متوجهء آموزگارت نکن.برای این بوده که بحث و جدل علمی مانعی بر سر راه نشر آزاد علوم ودانش مختلف و از جمله وحیانی میباشد و ریشه گرفته از این گفتار قرآن حکیم است که عالمان یهودی را از منع انتشار علوم وحیانی باز داشته است و دلیل عا لمان یهودی هم این بوده که چرا علومی که فرا گرفته ایم در اختیار دیگران بگذاریم که با همانها با ما به بحث وجدل بپردازند و دیگر اینکه وقتی آن امام همام از نشانه های دارا بودن ایمان خودداری از بحث وجدل با دیگران توسط مومن بیان می کند متضما" همین موضوع می باشد و اصولا از دیدگاه پیامبر اسلام حکمت گمشدهء مومن است و به فراگیری آن تشویق شده حتی از منافق.

تو ضیحی بر یک دعای قرآنی

در قرآن حکیم به این مطلب اشاره شده که در ماه مبارک رمضان شیاطین در بندند کاری نکنید که بر شما مستولی شوند و از پروردگارتان بخواهید در غیر ماه مبارک رمضان هم آنها را بر شما مستولی نکند.آنچه که در رابطه با این دعا می توان گفت،پاسخ این سوال است که براستی چقدر از زندگی ما متاثر از بد رفتاری وبد گفتاری دیگران است این آیه اشاره به همین موضوع دارد و می خواهد بگوید پروردگارا مرا وزندگی مرا بازیچهء دست بدکرداران قرارمده.

سیری در سخن علی (علیه السلام)

در روایتی از علی (علیه السلام) نقل شده که؛هرکه به دنیا روی بیاورد،دنیا به او پشت کرده و هر که به آن پشت کند، دنیا به او روی می آورد.

با توجه به سخن دیگر آن حضرت که می فرماید؛پروردگار را ملکی است که هر روز ندا میکند :بزایید برای مردن، بسازید برای خراب شدن وجمع کنید برای فنا شدن.کهدر کلمات قصار نهج البلاغه آمده،به این نکته رهنمون می شویم که عمل برای دنیا چون نتیجه ای جز فنا ونیستی ندارد،لاجرا به مانند این می ماند که دنیا به ما پشت کرده و عملی که برای عبادت ورضای پروردگار باشد،چون استفادهء بهینه از عمر است(چرا که فانی را تبدیل به باقی کرده ایم) به منزلهءآن است که دنیا به ما روی آورده است.هر چند برای دنیا عملی انجام دهیم و ثروتی کسب کنیم ویا برای رضای پروردگار عملی انجام دهیم و چیزی بدست نیاوریم.

سیری در زیارت روز جمعهء امام زمان

در زیارت حضرت قا ءم آل محمد در روز جمعه می خوانیم:السلام علیک یا عین الله فی خلقه(سلام بر تو ای دیدهء پروردگار در بندگان خود)از کجا حضرتش به این مقام نایل گردیده است.باید گفت از آنجایی که حب و بغض آن حضرت برای پروردگار است.یعنی اگر عملی الهی به دیدهء آن حضرت برسد شاد و اگر بدکرداریی منفی رای پروردگار در حضور او صورت بگیرد ناراحت می شود.بنابر این چون خطای دید در او وجود ندارد وحتی در مشا هدات خود هوی نفسش را پیروی نمی کند به مقام عین اللهی نایل گردیده است.این مقام برای امامان پیش از ایشان هم وجود داشته.چنانکه به علی (علیه السلام)میگویند(هنگام خلافتش)چرا هنگام جواب سلام به بانوان به چهره ء آنها نگاه نمیکنی در حالی که پیامبر این چنین نبود،آن حضرت میفرماید :من در سن 40 سا لگی هستم در حالی که آن زمان پیامبر 50 ساله بودند.

بررسی داستان مولوی

با توجه به مطالب مندرج در متن خطای دید متوجه می شویم اینکه مولوی میگوید دربارهء افراد مختلفی که دست به پشت پرده بردند و هرکس موجود پشت پرده را به چیزی که در ذهن داشت تشبیه کرد و شاعر می گوید؛هرکس به قدر فهم درک کرده مدعا را از جمله ضرب المثل هایی است مانند؛خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.وآنگاه که مردم فیل را مشاهده کردند تازه به درک واقعی از این موجود رسیدند