ویت گنشتاین می گوید؛اینکه شما قادر نیستید هنر را تعریف کنید الزاما بدین معنی نیست که نمی دانید هنر چیست.اگر قادر به رد تعاریفی که از هنر می شود هستید،پس می دانید هنر چیست.زیرا در حوزهء ذهن می دانی هنر چیست ولی در حوزهء زبان نمی توانی تعریفی برای آن بیان کنید.
جستجوی فلسفی برای کشف این تعاریف پنهان در واقع دویدن به دنبال چیزی است که دائم از ذهن گریزانست.به مانند کسی که دنبال سایهء خودش می دود ومی خواهد از آن سبقت بگیرد.
هنر به مانند شباهت های خانوادگی بین اعضاء خانواده است که در حوزهء ذهن قابل درک است ولی در حوزهء زبان قادر به بیان آن نیستیم.
ماهیت مرموز وپنهان هنر فقط یک توهم فلسفی است اینکه نمی توانیم تعریفی ازهنر داشته باشیم به معنی دقیق معنایش این نیست که درکی از هنر نداریم بلکه و اقعیت اینست که اصلا تعریف مشخص ودقیقا از هنر وجود ندارد.(ویت گنشتاین).