دست به کارشوید.ممکن است در نهایت چیزی عاید افراد محتاط ومنتظرشود اما مطمئنا آنچیزی که کسب می کنند باقی مانده چیزی است که زرنگتر ها به جا گذاشته اند.(آبراهام لینکلن)،فکر کردن،دانستن یا عقیده داشتن تنها بخشی از نتیجه است،نتیجهءاصلی آن کاری است که انجام می دهیم.(جان راسکین).دنیا به دانسته های شما چیزی نمی پردازد بلکه به کاری که می کنید بها می پردازد،دنیا به عمل پاداش می دهد واز عمل کردن به تجاربی دست پیدا می کنید وچیزهایی یاد می گیرید که از کتاب خواندن واز گوش کردن به صحبت دیگران نمی توانید به ان دست یابید.واز آنجمله اینست که یاد می گیرید کار هایتان را بهتر وموءثر تر وسریع تر انجام دهید وصحبت کردن ارزان است وتمایز ویا فرق برنده گان وبازنده گان در اینست که برنده گان بدون تلف کردن وقت دست به کار می شوند وافراد موفق شدیدا عملگرا هستند وتا عمل نکنید هیچ اتفاقی نمی افتد و چگونگی انجام یک کار نشاندهندهء چگونگی انجام سایر کارها از سوی شماست.
Voice 18؛تابلوی آرزوها:از هر چه طالب آن هستید عکسی تهیه کنید وفکر کنید که صاحب آن هستید وراههای رسیدن واستفاده از آن را تجسم کنید.
Voice19;دربارهء درستی قانون جذب بدین معنی که همانطور که آرزو دارید باشید زندگی کنید بنا براین به همان مقام از لحاظ داشتن چیزی ویا کسی خواهید رسید.(بدین معنی که دو چیز ویا دوکس همگون همدیگر را جذب می کنند).
Voice20:ببنید در 5 سال دیگر در چه موقعیتی هستید وچگونه عمل می کنید وچه احساسی خواهید داشت.
آنچه را که می خواهید ببینید تا بدست آورید.
تخیل در واقع همه چیز است،مرور جذابیت های زندگی است که در آینده به وقوع خواهد پیوست.(آلبرت انیشتین).
تجسم ویا عمل ایجاد تصاویر واضح وواقعی در ذهن به طور باور نکردنی سرعت رسیدن به هر موفقیت را به 3 روش افزایش می دهد،1،قدرت ذهن نیمه هشیارشما را فعال می کند.2.شما را به فکر می اندازد که متوجه منابع موجود شوید،منابعی که همیشه موجود بوده اند وشما متوجه این موضوع نبوده اید.3.مردم را به سوی شما جذب می کند ومنابع وموقعیت هایی که برای موفقیت لازم دارید به سوی شما می کشاند.
که نتیجهء مطالب بالا بر 3 اصل استوار است؛1.با تجسم زیاد ومکرر خواسته ها مغز شما آنرا به صورت یک factیا قانون حقیقی پذیرفته ودر نتیجه به عمل کردن برای بدست آوردن محقق شدن آن شما را یاری می کند.2.موجب ایده های جدید می شود.3.به شما انگیزه می دهد.
در هر ثانیه 8 میلیون بیت اطلاعات وارد مغز شما می شود که بوسیلهء مغز فیلتر می شود وتنها آنهایی به قسمت هشیار مغز می رود که به زنده بودن شما وبه تحقق مهمترین اهدافتان کمک می کنند.
بیشتر ما قدر منابعی که برخورداریم را نمی دانیم.به دنبال سر نخ برای حل مشکلاتتان باشید. دو راه حل برای این موضوع وجود دارد .1.بدنبال یک مربی،معلم،مرشد،کتاب راهنما،برنامهء رادیویی ویا منبع اینترنتی بگردید.2.کسی را پیدا کنید که قبلا مثل شما بوده است.
هرچه بخواهید دقیقا در خارج از محدودهء راحتی شماست،افراد موفق کشف کرده اند به جای اینکه اراده شان را افزایش دهند تابه عنوان نیروی محرکه موفقیت برایشان عمل کند خیلی راحت ترمز ها را رها کنند.(با خودسازی). که این خودسازی با رها وجایگزین کردن افکار محدود وتغییر نگاهشان به خود انجام می گیرد.از محدودهء امن خود بیرون بیائید چرا که آنرا زندان خویش کرده اید.علت این پناه بردن به به محدودهء امن توسط شما اعتقادات تفکراتتان است که در جوانی کسب کرده اید.برای اینکار چند راه حل وجود دارد؛1.می توانید با خودتان حرف های مثبت ومحکمی بزنید.(تا به شما ثابت شود آنچه که می خواهید دارید و آنچه را که می خواهیدانجام می دهید وراهی را که می روید می خواهید).2.در ذهن به تجسم اهداف بزرگی بپردازید که دوست دارید تا مشوق شما برای فعالیت ورسیدن شما به آنها گردد.3.رفتارتان را تغییر دهید.
مشکلات عمده ای که با آنها رو برو میشویم با همان تفکراتی که آنرا ایجاد کرده ایم،قابل حل نیستند.(آلبرت انیشتین).
در آمد متوسط شما هر چقدر که باشد در صورتی که غیر از آن باشد احساس ناراحتی خواهید کرد.درآمد شما نشانهء ظرفیت شما برای کسب ثروت است.
کار را به اجزاء کوچک تر تقسیم کنید وسپس شروع کنید،برای اینکه گاهی اوقات بزرگی اهداف ،آنها را غیر قابل دستیافتنی نشان می دهد.تدوین کارهای عملی ومشخص است که برای رسیدن به اهداف لازم است،برای اینکار هم می توانید مشورت بگیرید ویا کتابی را در این مورد بخوانید وراه سوم تجسم مراحل کار از آخر به اول وبه ترتیب عکس می باشد.عادت کنید به سوءال کردن،به یک تکنیک با ارزش برای تهیهء نقشه عملی ،تحقق اهداف،نقشهء ذهنی می گویند.از نقشهء ذهنی استفاده کنید.لیستی از کارهای روزمره را تهیه کنید وشب قبل این کار را بکنید.