باید بدانیم چه ارزشی را درکجا وبه چه کسی وچگونه،حتی در عمل(که علی علیه السلام در نهج البلاغه می گوید دیگران را با عملتان به دین اسلام فرا بخوانید نه با حرف وسخنتان)منتقل کنیم،چرا که انتقال ارزشها اگر با خبره گی در دین ویا تقوی همراه با عدل صورت نگیرد وکم وکاستی ویا فزونی وغیر عادلانه باشد(به معنی ای که علی علیه السلام از عدل دارد که به معنی در جای خود بودن هر چیز ویا کسی است)می تواند در عمل به یک ضد ارزش تبدیل شود وبسیار مخرب باشد،به غیر از امام معصوم با تقوی وعادل ،در مورد بقیهء انسانها عمل به این سخن علی علیه السلام اولی تر است که می فرماید؛پرداختن به رفع عیوب خود ترا از پرداختن به عیوب دیگران باز می دارد.
امروز 3 آبان 1402 شمسی به یک خبر در روزنامه های روز برخورد کردم که از قول کارشناسان اقتصادی گفته شده بود که بدهکاری دولت های پس از انقلاب تا حال از صندوق های تاءمین اجتماعی وبازنشستگی معادل ثروت حاصل از فروش کل صنعت نفت ایران است،ویادم افتاد این شعر مولوی که؛گر نه موشی مزد در انبان ماست
گندم طاعات چل ساله کجاست؟!
از علی علیه السلام اینطور روایت شده در نهج البلاغه که هر کس در حضورش مدح او صورت گرفت به هلا کت افتاد.
در جوامع الحکایات ولوامع الروایات داستان خوشنویسی را حکایت می کند که هر دفعه خط خود را به نظر شاه ولایتشان می رساند وپادشاه او را تشویق می کرد و می گفت می توانی بهتر از این هم بنویسی وآن خطاط هرچه توان داشت در بهتر کردن هنرش به کار می بست تا اینکه در جلسه ای با پادشاه اواز خطاط تشکر کرد و گفت از این بهتر نمیشه که راوی داستان می گوید با این کار خوشنویس دیگر به بهتر کردن خطش نپرداخت ودیگر پیشرفتی هم حاصل نشد.
روایت امام علی به درست از درستی این موضوع وبالعکس این داستان از درستی گفتار این گفتهء علی علیه السلام حکایت می کند ودرباب هلاکت نباید به خطا افتاد که یعنی آن شخص را کشت بلکه مداحی افراد مضموم شناخته شده است.