اگر کتابها نویسندگان غربی را (چه صوتی وچه نوشتاری) را در مورد انتقال پیام خود به خواننده را در نظر بگیریم می بینیم کلی توضیحات و سفسطه هایی را در علت گرفتاری ای که آنان با عظم راسخ برای حل آنها می خواهند به ما کمک کنند بیان می کنند مثل تئوری انتخاب گلسر ومدیریت 20 دقیقه ای دانشگاه کسب وکار هاروارد و... همهء آنها مدعی هستند که خواهان برطرف کردن مشکلات ما با تکنیک هایی کاملا ،درست شده ،ودراین مورد سوالاتی بی سر وته هم بیان می کنند که شاهد این باشد که از وضع گرفتاری خواننده ء کتاب خبر دارند(در حالی که از سطح سوءالات وجوابهایی که به آنها می دهند،)معلوم است فقط هدف آنها فروش بالای کتاب ودر نهایت زیاد شدن مراجعین به خود است ولا غیر .برای توصیه به خوانندگان اینگونه کتاب ها باید این اصل را از علم جبر بیان کنم که تعریف باید جامع ومانع باشد ،بدین معنی که علاوه بر رساندن تمام مفهومی که گوینده از بیان آن مطلب در نظر دارد باید از بوجود آمدن توهم وانحراف ذهنی هم جلوگیری کند،که متاءسفانه در اینگونه کتاب ها رعایت نمی شود(چون فقط سود اقتصادی کتاب یا سخنرانی مربوطه در نظر تولید کنندگان آن از اهمیت برخوردار است). والبته خوانندگان نباید فراموش کنند برخی از این کتاب ها تنها تئوری هستند نه قانون بی چون وچرای علمی هرچند که ابطال پذیری قانون علمی را در نظر نگیریم.)