توضیحی بر یک سخن از کتاب عجب وریا

در کتاب  عجب وریابه نقل از روح الله خمینی که او هم در یکی از کتاب هایش نوشته بود  دربارهء ریا کاری اینطور توضیح داده که ریا کاری  اینست که در منزل مثل بیرون از خانه رفتار کنی وغیر آن ضد آنست به این معنا که آنطور که در منزل وخفا هستی در بیرون از منزلت باشی.

حال اگر به این سبب فحشا ومنکر در اجتماع ترویج می شود یا نمی شود جای خود دارد چرا که برخی گناهان به سبب عدم نشر آن در اجتماع قبیه وزشت شمرده می شوند.

دربارهء ترس از مرگ

یک فیلسوف یونانی در اینباره گفته من از مرگ نمی ترسم چون وقتی من هستم مرگ نیست و وقتی مرگ آمد من نیستم وعلی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید؛مرگ مانع مرگ می شود به این معنی که چون از قبل تقدیر هر انسانی از جمله  مرگ نوشته شده انهم سر وقت خودش به فرد فرد انسانی می رسد چرا که باید مدت زمان حیات را هر آدمی طی کند تا لا جرا به مرگ  برسد،ودکتر شریعتی در کتابش می گوید این مرگ نیست که مضموم است بلکه ترس از مرگ است که بد است واو یاد مرگ را به همان اندازه که ترس از مرگ را بد می داند خوب می انگارد و از سخنان علی علیه السلام است که می گوید با ترسو دوستی نکن(بنابراین خودمان هم نباید بترسیم).

دربارهء عمل بعد ازتصمیم گیری

در روایات آمده پیش از جنگ احد پیامبر با پیروانش مشورت کرد جوانها همه متفق القول بودند که در بیرون از شهر مدینه نبرد کنند ولی پیرتر ها می گفتند بگذارید  کفار مکه وارد شهر شوند ودر هنگام جنگ با آنها زنان وکودکان هم می توانند با ریختن سنگ وغیره به ما کمک کنند وبلا خره تصمیم گرفته شد که در بیرون شهر به جنگ بپردازند و پیامبر زره بر تن کرد  وآمادهء رزم شد در این اثنا پیرمردها به جوانان گفتند  رائ پیامبر خلاف آنچیزی بود که شما طالب آن بودید وجوانهای اصحاب پیامبر از ایشان عذر خواهی کردند و گفتند اگر رائ شما غیر ازرائ ما هست ما آن را مطابعت می کنیم در این موقع آنحضرت فرمود؛خداوند دوست نمی دارد پیامبرش آمادهء رزم گردد وزره بر تن کند و  بعد  از آن  دچار تعلل گردد وآن را از تن در بیاورد.

در یکی از اپیزودهای  پادکست جافکری از میهمانش شنیدم که گفت دورهء خلبانی در حال فرود آمدن بودم  که به این فکر می کردم چگونه هواپیما را بنشانم که اتفاقا سقوط کردم  پس ابتدا کسب آگاهی ودانش وبعدتصمیم گیری وپس از آن باید در عمل متمرکز شد ودر حین عمل دچار وسوسهء تفکر کردن هم نشد چنانکه بند بازان چنان در عمل خود غرق میشوند که آن اعمال محیر العقول را انجام  می دهند.

جای تکبر وریا در عبادت جمعی

در قسمتی از قرآن آمده؛زیاد دربارهء نمازبا هم صحبت نکنید و بسیار نماز بگذارید.دلیل این امر مبرا شدن نماز گذار از تکبر وریا است.به عبارتی در روایتی از معصومین رسیده که هر که به عبادت مشهور بشود به ریا نزدیک می گردد.وتکبر هم مانع قبولی نماز می باشد چون با حکمت نماز گذاردن در تضاد است.

توضیحی بر یک روایت

منقول است که پیامبر اکرم(ص)   درمسجد با دو گروه مواجه شدند یک گروه  به عبادت مشغول بودند وگروه دیگر یک مجلس علمی بود وآن حضرت فرمودند هر دو گروه عمل خیر انجام می دهند ولی من گروهی که به امور علمی  می پردازند را ترجیح می دهم واینکار را کردند یعنی داخل  مجلس علمی شدند،در روایتی از علی علیه السلام هم  آمده؛علمی که به آن عمل نشود نمی افزاید جز بر کفر وعناد به پروردگار واین همان  معنای روایت پیامبر است که می فرماید امروز دین شما را کامل کردم به ولایت علی علیه السلام.