بررسی یک روایت

آیا چنانکه در روایت آمده دیدن چهرهء هر عالم ودانشمندی عبادت است ،به طور قطع نه اینطور نیست،بلکه در این جا منظور کسی است که با دیدن او افراد به یاد خداوند می افتند وچنانچه در قرآن واحادیث موجود است که پیامبر همزمان با موسی که دختر داشت ودخترانش را هم  به ازدواج با موسی  وا داشت،بسیار به درگاه حق گریه می کرد واز حضرت حق طلب دیدارش را می کرد و از سوی پروردگار به اوالهام شد که هر وقت خواستی به ما نگاه کنی به موسی نگاه کن(البته این به این معنی نیست که موسی خدا بوده بلکه به این معنی است که با دیدن موسی این حاجت او بر طرف می گردید وبا یاد خدادلش آرام می گرفت).

دربارهء حضرت قائم آل محمد

افراد زیادی به رد و یا تبلیغ برای ظهور امام دوازده ام شیعیان پر داخته اند ولی  چون امام  به طور آشکار در بین ما نیست همه متفق القول باید باشند که او در غیبت است وحکمت  غیبت امام زمان  همان دلیلی است که  شیعیان ایشان  را راهنمایی  می کند که در چند وچون این قضیه ورود نکنند،چرا که به قول  حضرت علی که در مورد اسرار مردن فرمود بسیار در آن تفکر کردم ولی آشکار نگردید و آن را به سر مکنون(یعنی امر پنهان وراز پروردگار تشبیه کرده که بر بندگانش پوشیده است) تشبیه کرده اند ،رهروان این راه چنانچه که علی علیه السلام در جایی دیگر در نهج البلاغه فرموده در اینکه حکمت خدا چیست ،تفکر نکنید چرا که حکمت خداوند دریایی است مواج که کسی را راه به انتهای آن  نیست.و پرداختن به این مسئله جمع نقیضین است ،یعنی جمع دوعلت که همدیگر را رد میکنند،به این معنی که اگر خداوند می خواست ما بدانیم که اورا غایب نمی کرد واگر غایب کرده راهی برای رهایی از این بن بست وجود ندارد مگر با انتظار برای فرج وآشکار شدن امر او. 

در فضیلت نگاه کردن به چهرهء عالم

در روایت است که نگاه کردن به عالم عبادت است ولی آیا نگاه کردن به همهء مدعیان داشتن علم واسا تید علوم مختلف از عبادات محسوب می شود مسلما خیر.در روایتی دیگر آمده پس از فرار موسی پیامبر همزمان با او که بعدا دخترهایش را به او شوهرداد از خدا با گریه های فراوان طلب مشاهدهء حضرت حق را می کرد وپروردگار به او وحی فرستاد هر زمان خواستی مرا ببینی به موسی نگاه کن ،البته این به معنای خدا بودن موسی نیست بلکه اون بزرگوار آنقدر دارای خصایل کریمه بوده که با دیدن او بی اختیار به فکر پروردگار میافتاد ه  بیننده،و منظور من هم  از معنی کردن این روایت اشاره به همین نکته است،تنها  در موردی که دیدن عالم  افراد را متنبه کند این عمل عبادت است.

یک سوال دیگر

چرا اگر آبی روان بر اثر مواد آلوده به نحوی آلوده گردد که رنگ وبو وطعم آن تغییر نکرده باشد از نظر فقهی می توان با آن وضو وغسل انجام داد در حالی که این اعمال برای پاکی است نه آلوده شدن؟!برای رهایی از وسواس فکری وعملی را میتوان دلیل مهمی برای این امر دانست.

جواب یک سوال

آیا معصومین در زمان حکومت اموی وعباسی مردم را با احادیث فراوانی که وجود دارد تشویق به رفتن به نماز جمعه وجماعتی می کرده اند که امام جمعه وجماعت آنرا حکومت های حاکم آنروز  عزل ونصب می کرده اند.؟ج.اصل واجب کفایی در نماز جمعه وجماعت به چه معنی است به همین معنی که رفتن عده ای کم  مسئولیت را از تمام افراد جامعه  برای شرکت در این دو فریضهء واجب بر می دارد.