دلیل دیوانه انگاشتن حضرت محمد(ص) در صدر اسلام از سوی کفار ومشرکین مکه

روانشناسان بحثی دارند مبنی بر اینکه اگر هنجارهای فردی بالاتر از هنجارهای اجتماعی باشد افراد  اجتماع تصور می کنند آن شخص دیوانه است در حالی که چنین نیست،به عنوان  مثال ؛اگر در جامعه ای دزدی ومال مردم خوردن رواج داشته باشد وشخصی  ثروت کثیری گرفته از طلا ویا اسکناس پربهاء پیدا کند وآن را به صاحب اصلی اش  برگرداند همهء آن جامعه او را ساده لوح  می پندارند در حالی که چنین نیست واو امین می باشد ودر صدر اسلام  در حجاز قتل و غارت  بیداد می کرده و نمونه ای از مجموع رفتار حضرتش این گونه بوده است که در وصف  نیکو اخلاقی او در تاریخ آمده؛ هروقت  آن حضرت و اصحابش  در حال رفت و آمد در معابر شهر بودند مردی بر روی آنها خاکروبه می ریخت و آن حضرت چیزی نمی گفت تا اینکه مدتی آن مرد مریض شد و حضرت دلیل  نیامدن او را جویا شد وفهمید که مریض شده و با اصحاب خود به دیدنش رفت و آن  مرد از دیدن این همه کرامت حضرتش به اسلام گروید. بنا  بر این سنگ زدن به او ودیوانه خواندش توسط ابوسفیان وتشویق کودکان به این امر چیزی نبوده جز کم فهمی خود ایشان نه پیامبر اسلام.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.