طرح یک سوال برای رفع شبه

عده ای میگویند؛اگر مثلا تربت امام حسین شفا بخش بود چرا به فلان مسئول قبل از مرگش ندادند تا بهبود حاصل نکند وهمین طور برای دعا وامثالهم دلیل قیاسی می آورند در حالی که از حضرت علی علیه السلام درنهج البلاغه  نقل شده که در مورد احادیث پیامبر می فرماید؛احادیث پیامبر بر شش گونه است:خاص،عام،محکم،متشابه،ناسخ یا منسوخ.وبرای دانشمندان این مسئله وجود دارد که از آن با عنوان فلسفهءفلان علم طبیعی بحث می شود مثل فلسفهءفیزیک یا فلسفهءشیمی که دراین علوم حیطهءهر علمی شناخته میشود وابزار وعللی که توسط آنها می توان این علوم را استخراج کرد در آن به طور مفصل بحث می گردد.بحث را اگر بخواهیم از حالت پیچیده کلامی خارج کرده و قابل فهم کنیم باید گفت با متر اندازه گیری میکنند وبا ترازو وزن یا بهتر بگوییم جرم اجسام را اندازه میگیرند واز اولی خیاط استفاده میکند برای دوختن لباس در حالی که ازدومی میوه فروش استفاده میکند برای کشیدن میوه،حال اگر انتظاراتی که از متر میرود را از ترازو داشته باشیم کاری است غیر عاقلانه وهمینطور بالعکس،کوتاه سخن اینکه شفا بخشی یا عادی بودن خاک تربت امام حسین جزو علوم باطنی است ونه قیاسی که با ایزار قیاسی برویم علوم باطنی را از درجهء اعتبار نفی کنیم.ودر علوم باطنی هم اینطور هست که فیض گیرنده قبول یا رد عمل خود را به طور قلبی احساس میکند وهیچ احتیاجی به دلیل وبرهان عقلی یا بهتر بگویم استدلال ندارد،چنانکه در زندگی نامهء ابوعلی سینا آمده که او میگفته؛هر وقت مسئلهء دشوار مرا به خود مشغول میکرد که نمتوانستم حلش کنم ،وضو گرفته وبه مسجد جامع شهر رفته نماز میخواندم آن مسئلهء غامض  فکری برایم حل می شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.