جلوگیری علی علیه السلام از تعبیر غلط حقیقت

علمای دینی مردم رابه سوی ذکر وتلاوت قرآن  وبه طور کلی عبادت الهی به عنوان تنها راه آرامش قلب فرا می خوانند،همین الان اگر راههای  درمان تنهایی را جستجو و سرچ کنید،می بینید در بخش های دینی آن از ذکر الهی به عنوان راه اطمینان قلبی به پروردگار یاد می کنند که به گفتهء قرآن ؛بذکر الله تطمءن القلوب.اما علی علیه السلام درست تر می گوید،در جایی که می فرماید :هرکه تنها به واجباتش عمل کند عابدترین خلق است.آن بزرگوار به این موضوع اشراف داشته اند که همین  اعمال عبادی مستحبی که از آن به عنوان وسیله ای برای رهایی از تنهایی استفاده می شود ، خود موجب تنهایی و شانه خالی کردن از وظا یف اجتماعی نگردد.یعنی به تعبیر ایشان در مورد خوارج که در این جا هم  صدق می کند از این سخن حق (قرآن) استنباط غلط نگردد.وبه طور واضح در جای دیگری از نهج البلاغه به صرا حت می فرمایند شبا نه روزت را به سه قسمت کن،یک قسمت برای عبادت وقسمت دیگر برای کار وسومین قسمت برای استراحت و تفریح وباز اضافه کرده اند که دو قسمت اول بر قسمت سوم بنا شده است یا به عبارت ساده تر انجام دو قسمت اولی و ادامهء آن به انجام قسمت سومی بستگی دارد.

تفاوت دو دیدگاه برای رسیدن انسان به کمال

علی علیه السلام می فرماید؛هر کس به رفع عیوب خود مشغول  باشد از پرداختن به عیوب دیگران باز می ماند.طبق این دیدگاه انسان کامل انسانی است که عیوبش را بر طرف کند ،اما دیدگاه دیگری وجود دارد که می گوید با رفع عیوب خود توسط هر فردی در نهایت آن فرد انسانی می شود معمولی  مانند سایر انسا نها وبه جای این آدمی باید روی نقاط مثبت خود تکیه وبا تربیت آن به انسانی موفق تر از بقیه تبدیل گردد. اما رجحان  دیدگاه اولی به دومی در اینست که؛هیچ تحقیری بدتر از آن نیست که آدمی کاری که دیگران انجام میدهند را نتواند انجام دهد در مقام یک انسان یا به عبارتی این گفتهء علی علیه السلام برمبنای کرامت نفس انسانی برای هر انسانی است در صورتی که دومی انسان رابه کمال نزدیک نمیکند بلکه با بالا بردن بر خی از توانایی ها  در انسان به فرد جستجو گر حقیقت اینطور القاء میکند که افراد بسیار موفق می توانند اشتباهاتی بزرگ هم انجام دهند ،به عبارتی با وجود ضعف در آدمی حتی موفق او دیگر به سبب ناتوانیهایش سرخورده شده وکرامت نفسش پایمال می گردد