عدالت مغایر با دلرحم بودن نیست

در نهج البلاغه اینطور آمده که گروهی به دنبال علی علیه السلام افتاده بودند حضرت در حالی که اشک هایش روان بود دلیل این عمل را از آنها جویا شد گفتند ما شیعهء توییم حضرت پرسید پس چرا اشک هایتان روان نیست  وباز روایت مشهوری که از آن حضرت نقل شده وگویا مطلبی است که در ادامه می آید وآن اینست که اشعث بن قیس که فرد منا فقی بوده شبانه برای آن حضرت حلوا می آورد به امید اینکه رای آن حضرت را تغییر دهد و علی علیه السلام طبق بیا ناتی می گوید اگر هر آنچه زیر هفت آسمان است را به من دهند تا پر کاهی را از دهان موری به ستم بگیرم این کار را نمی کنم این امر.مارا رهنمون میسازد که شیعهء علی علیه السلام که باید همانند مولایش(عین ممکن نیست)عدالت داشته باشد در عین حال این عدالت از ترحم ودلرحمی است به گونه ای که اشک از چشمان شیعهء واقعی ریزان است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.