در گذشته عرفا و اهل طریقت به فقها ء ایراد می گرفته اند که دانستن ارکان واجزاء نماز همچون پوستهء دین است در حا لی که مغز وروح نماز حضور قلب درآنست و اشعاری همچون؛طواف دل کن وگرنه کعبه سنگ است و خاک وامثال این اشعار زیاد بیان می شده،ولی در عالم واقعیت هیچگاه بزرگی پروردگار و کوچکی بندگانش را عنوان نکرده اند واینکه هر انسانی را به این مقامات راهی نیست به عبارت بهتر نسخه ء مربوط به خواص رابرای عموم مردم می نوشته اند .به نظر می رسد چنانکه ضرب المثل فارسی می گوید؛سنگ بزرگ نشانهء نزدن است و همانطور که اقامهء نماز بنا به فتاوی مجتهدین رفع مسوولیت میکند در محضر پروردگار ،تنها به انجام عمل بر مبنای رساله مجتهد بسنده کنیم.