حکمت تعدد نفوس در انسانهای معمولی و پیامبران

وقتی از نفس سخن به میان می آید ،ذهن ها متوشش شده که اصلا نفس چیست در وجود انسان،چرا که بدن آدمی دیده می شود ونفس او  نه،بگذریم از اینکه به اصطلاح علماء این حوضه بحث های کلامی متعددی به کار برده اند وهمگی از بیان واقعی آن عاجز ویا اصلا خود نفهمیده و نتوانسته اند بفهما نند وخوب دکتر علی شریعتی گفته که دلیل امی بودن پیامبر را این دانسته که مانند علماء ذهن ها را خسته نکند به هر حال وقتی در کتب حدیثی همچون اصول کافی  ویا خود الکافی نفوس انسانها را چهارگانه ومال پیامبران را پنج گانه عنوان میکند ،منظور سیر تکاملی جسمی ومعنوی انسانهاوپیامبران است،باین معنی در جاییکه از رشد نباتی سخن یه میان می آید منظور قبل از نطفه وحیات در نطفه منظور است و وقتی سخن از نفس غریزی به میان می آید ،هنگام بلوغ فرد انسانی متصور میباشد ووقتی از نفس عقلانی انسانی سخن به میان می آید منظور دوره ءکمال عقلانی انسانهاست که از چهل سالگی به بعد است وازاین دوره برای پیامبران دورهءرسالت شروع شده که برای آنان نفس چهارم میباشد ومرگ و دوباره زنده شدن پس از مرگ که برای پیامبران نفس پنجم وبرای انسانهای دیگر نفس چهارم به حساب می آید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.